هدایت شده از تفسیر معنوی در دست بررسی
‌‌ 💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 ◻️134 📖 سوره آیه 41 (قسمت دوم) ‌‌🍃يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُكُمَا فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْرًا وَأَمَّا الآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِن رَّأْسِهِ قُضِيَ الأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيَانِ ﴿۴۱﴾ ترجمه: اى دو يار زندان! اما يكى از شما [از زندان رهايى مى‌يابد و] سرور خود را شراب می‌نوشاند، و آن ديگر به دار آويخته مى‌شود و پرندگان از سر او خواهند خورد. تعبير خوابى كه از من جويا شديد، تحققّش حتمى شده است. جان همچون يوسفان چون با حق است سابق علمش مثال لاحق است وين عجب اين قصه با پيغمبر است جان فدای خاک پای قنبر است جان احمد جان جمله انبياست جان ايشان را محمد كيمياست او خبر از جان صد يوسف دهد جان خود در مقدمش يوسف دهد جمله عالم پيش چشمش حاضر است بر بهشت و دار دنيا ناظر است هر كه بود و هر كه هست و هر كه شد جمله می داند كه بوده است و كه شد اين طريق بندگی باز است باز دست حق هم در عطا باز است باز هر كه آمد بر سر بام وجود ذكر او شد دايم و كارش سجود جلوه آن سجده چشم و گوش شد زان سبب صعق آمد و مدهوش شد نيک بيند بعد از آن كار وجود باز افتد در ركوع و در سجود سجده چون سوهان و جانش تيز شد از محبت جان او لبريز شد عشق آمد سجده را پيوسته كرد جان عالم را به خود پيوسته كرد ✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_tafsir 🆔 @shiravi_ir