هدایت شده از تفسیر معنوی در دست بررسی
‌‌ 💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 ◻️195 📖 سوره آیه 54 (قسمت سوم) ‌‌🍃وقَالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِي فَلَمَّا كَلَّمَهُ قَالَ إِنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنَا مِكِينٌ أَمِينٌ ﴿۵۴﴾ ترجمه: پادشاه گفت: يوسف را نزد من آوريد تا او را براى كارهاى خود برگزينم. چون با يوسف سخن گفت به او اعلام كرد: تو امروز نزد ما داراى منزلت و مقامى و [در همه امور] امين هستی. كوره بگذاری اگر در پشت سر پخته گر شد روی پا تا پشت سر آخر آن شاه مَلک فرمان دهد آنچه را خواهان نباشی آن دهد می‌گمارد بر تو صد فوج ملک تا رسی از چاه تا اوج فلک چون شدی خالص تو از ما و منی پس خدا گويد كه از آنِ منی اين نه تقدير خدا بر يوسف است ذات حق را صد هزاران يوسف است گر تو آه دل برآری سوخته يا كه چشم خويش بر در دوخته گر دهی آه بساط خويش را گر نبينی هر چه هست و خويش را گر به سختی خو كند جان و تنت گر شود فانی همه ما و منت يوسفی از صد هزاران می‌شوی آنچه در وهم نايدت آن می‌شوی گرچه در چاهی رسد پيغام دوست می‌كشد بالا، برد آنجا كه اوست می‌كند از خاصان درگهش محرم سرّ خيام و خرگهش اين نه كار چند روزش بوده است اوست دريا اين چو كوزش بوده است پای نه تا در ميان‌ آيد تو را ذات پاک لم يلد زايد تو را گر تو استخلِصْهُ نَفْسی نيستی بعد از اين درخورد وصف چيستی؟ شاه مصری گر بنازد يوسفی ذات پاكش جمله سازد يوسفی ادامه دارد... ✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_tafsir 🆔 @shiravi_ir