هدایت شده از تفسیر معنوی در دست بررسی
‌‌ 💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 ◻️203 📖 سوره آیه 54 (قسمت یازدهم) ‌‌🍃وقَالَ الْمَلِكُ ائْتُونِي بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِي فَلَمَّا كَلَّمَهُ قَالَ إِنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنَا مِكِينٌ أَمِينٌ﴿۵۴﴾ ترجمه: پادشاه گفت: يوسف را نزد من آوريد تا او را براى كارهاى خود برگزينم. چون با يوسف سخن گفت به او اعلام كرد: تو امروز نزد ما داراى منزلت و مقامى و [در همه امور] امين هستی. او فراغش از حضورش بيشتر می‌زند بر جان عاشق نيشتر يوسف اكنون گرچه زندان نيستش لحظه‌ای غايب از ايشان نيستش يوسف اكنون بر عدد تكثير شد هر يكی خوردند او تا سير شد او ز بيرون در درون افتاده است عكس او بر جام رو افتاده است همچو يوسف دردمندی می‌كشند ذره‌ای از درد يعقوبی چشند شايد ايشان مبتلای حرف خويش گشته‌اند از آنچه گفتندی ز پيش سهل دانستند آه يوسفی تا شدی خود مبتلا بر يوسفی آب گشتندی چو در يوسف كنون همچون يوسف سير كردی در جنون خواستند و مبتلا گشتند زود سوختند و عاقبت گشتند دود رمز وحدت اين بود در دوستی هر كه دل شد مبتلا بر دوستی دل بگيرد از رفيقان دوردور در فراق يار گردی بور بور كن رفاقت همچو آن يار قَرَن گرچه يک دانه است اُويس در قَرَن همچو محبوب است و دندان نيستش در غم محبوب خندان نيستش در رفاقت شرط اول وحدت است زان سبب حق وحدت اندر وحدت است ادامه دارد... ✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_tafsir 🆔 @shiravi_ir