💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎
◻️212
📖
#تفسیر_معنوی
سوره
#یوسف
آیه 56 (قسمت سوم)
🍃كذَلِكَ مَكَّنِّا لِيُوسُفَ فِي الأَرْضِ يَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَيْثُ يَشَاءُ نُصِيبُ بِرَحْمَتِنَا مَن نَّشَاء وَلاَ نُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ ﴿۵۶﴾
ترجمه: اينگونه يوسف را در [آن] سرزمين جايگاه ويژه داديم كه هر جاى آن بخواهد اقامت نمايد. رحمت خود را به هر كس كه بخواهيم مىرسانيم و پاداش نيكوكاران را تباه نمىكنيم.
#لا_نضیع_اجر_المحسنین
بی قرار يوسفی كن در فراق
ای كم از زن برنمیداری چراغ
صد چراغ افروختی تا گم شوی
قطره نابی بشو تا خم شوی
خُم شدی گر، تاک و تاكستان شوی
پخته از گرمای تابستان شوی
میشوی هم لايق حيث يشاء
هم نصيب رحمت از صبح و عشاء
ليک حق را انتخاب دوستی
لايقِ آن كو رفيقش هوستی
حيث از حق میرسد اما ز توست
گر خطاب يوسفی اما به توست
هر كجا خواهی برو مأوا گزين
از حريم دوست هم پروا گزين
آنچه يوسف تاكنون میكاشتی
كرده اينک با وجودش آشتی
اجر محسن نيز قدر محسن است
كی مساوی مر مُسئ با محسن است
جان محسن با عمل محسن شود
هر چه آن محسن شد اين محسن شود
مزد بيرون لايق جان نيستی
كی دمد جان نيستی را نيستی
لانضيعُ گرچه استقبال بود
ليک جان را پيش از آن اقبال بود
مزد جان پيش از عمل مقبول شد
هر چه فاعل پيش از آن مفعول شد
تا نیایی نفس را با شير فكر!
كی شود پروار و كی آيد به ذكر
چون عمل زاييده نفس تو بود
باردار غصه و رقص تو بود
ليک فعلت باز گايد نفس را
پس شود افزون، زدايد نقص را
اين تعاملهای بی حد و حساب
شد عيار نفس تا حد نصاب
ذرةٌ مثقالة خيراً يره
ذرة مثقالة شرّاً يره
ادامه دارد...
✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی
🆔
@shiravi_tafsir
🆔
@shiravi_ir