🔴 آیا علم غیب مخصوص خداوند است؟ 🔹 قسمت سوم🔸 🔶«إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ*ذِى‌ قُوَّةٍ عِنْدَ ذِى‌ العَرْشِ مَكِينٍ* مُطاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ* وَما صاحِبُكُمْ بِمَجْنُونٍ* وَلَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ المُبِينِ* وَما هُوَ عَلَى‌ الغَيْبِ بِضَنِينٍ»؛[9] 🔸قرآن گفتار فرشته ارجمندى‌ است، كه نيرومند است، و نزد صاحب عرش مقامى‌ دارد، هم مطاع است هم امين، محمد صاحب شما مجنون نيست، فرشته را در افق نمايان ديده است و در تبليغ و اخبار از امور غيبى‌ بخيل نيست. 🔹از اين دو آيه استفاده مى‌شود كه پيغمبر با غيب ارتباط دارد. 🔷به علاوه، خدا در بعض آيات مى‌فرمايد ما اخبار غيب را در اختيار پيمبر قرار مى‌دهيم، مثلًا: 🔶«ذ لِكَ مِنْ أَنباءِ الغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ»؛[10] 🔹اين، از اخبار غيبى‌ است كه به تو وحى‌ مى‌كنيم. 🔶«تِلْكَ مِنْ أَنباءِ الغَيْبِ نُوحِيها إِلَيْكَ»؛[11] 🔹اين از اخبار غيب است كه به تو وحى‌ مى‌كنيم. 🔶از اين قبيل آيات استفاده مى‌شود كه خداوند متعال پارهاى‌ از حقايق و مطالب غيبى‌ را به وسيله وحى‌ بر پيمبران نازل مى‌كند و بدين وسيله آنان را با جهان غيب مربوط مى‌سازد. و به طور كلى‌ بايد گفت: در اين جهت ترديد نيست كه بر پيمبران وحى‌ مى‌شود، وحى‌ هم عبارت است از يك نوع ارتباط مخصوص و تماس مرموز و خارق العادهاى‌ كه بين پيغمبر و جهان غيب حاصل مى‌شود. به واسطه افاضات پروردگار حكيم درى‌ از غيب به روى‌ پيغمبر باز مى‌شود. و پرتوى‌ از آن عالم نورانى‌ بر گوهر تابناك قلب او مى‌تابد و به وسيله چشم باطن گوشهاى‌ از جهان را مشاهده مى‌كند. 🔷ليكن ناگفته پيداست كه گرچه پيمبران مى‌توانند با جهان غيب تماس بگيرند ولى‌ به غيب مطلق و نامحدود دست رسى‌ ندارند و بيش از ظرفيت محدود وجودى‌ خود نمى‌توانند از آن عالم نامحدود استفاده كنند. به علاوه، در اين استفادههاى‌ محدود هم استقلال ندارند و علومشان بالذات نيست بلكه به تأييدات و افاضات پروردگار جهان نيازمندند. 🔶خلاصه سخن: آيات دو دستهاند: يك دسته، علم غيب را از غير خدا نفى‌ مى‌كنند و دسته ديگر براى‌ غير به طور محدود اثبات مى‌كنند. ليكن با تأمل به خوبى‌ قابل جمعند و با همين بيان معناى‌ آيات زير نيز روشن مى‌شود: 🔶«قُلْ ما كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَما أَدْرِى‌ ما يُفْعَلُ بِى‌ وَلا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلّا ما يُوحى‌ إِلَىَّ»؛[12] 🔷بگو: من پيغمبر تازه و نوبرى‌ نيستم، و نمى‌دانم با من و شما چه خواهند كرد، من تابع وحى‌ هستم. 🔶رسول خدا در آيه مذكور اظهار مى‌دارد كه از سرنوشت خودم و شما اطلاع ندارم، لكن بعداً مى‌فرمايد: من پيرو وحى‌ خدا هستم. معلوم مى‌شود مى‌تواند به وسيله وحى‌ آسمانى‌ از آينده خودش و ديگران مطلع شود. 🔷«وَمِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ المَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى‌ النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ»؛[13] 🔶گروهى‌ از اعراب باديه نشين و گروهى‌ از اهل مدينه منافق هستند، تو آنان را نمى‌شناسى‌ لكن ما مى‌شناسيم. 🔶«وَلاتَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ»؛[14] 🔹چيزى‌ را كه بدان علم ندارى‌ پيروى‌ نكن. 🔶«ما كانَ لِىَ مِنْ عِلْمٍ بِالمَلَا الأَعْلى‌ إِذ يَخْتَصِمُونَ»؛[15] 🔷🔹من به جايگاه فرشتگان عالم نبودم هنگامى‌ كه مخاصمه و مناقشه مى‌كردند. 🔶🔸در اين آيات به طور اجمال از رسول خدا نفى‌ علم شده ليكن به قرينه آيات گذشته و احاديث بايد گفت: بالذات عالم به غيب نبوده اما به وسيله وحى‌ مى‌توانسته است با غيب ارتباط بر قرار كند.[16]  📚 منابع: [1]. انعام( 6) آيه 59 [2]. يونس( 10) آيه 20 [3]. نمل( 27) آيه 65 [4]. انعام( 6) آيه 50 [5]. اعراف( 7) آيه 188 [6]. هود( 11) آيه 31 [7]. جن( 72) آيه 26 [8]. آل عمران( 3) آيه 179 [9]. تكوير( 81) آيه 25 [10]. آل عمران( 3) آيه 44 و يوسف( 12) آيه 102 [11]. هود( 11) آيه 49 [12]. احقاف( 46) آيه 9 [13]. توبه( 9) آيه 101 [14]. اسرى‌( 17) آيه 36 [15]. ص( 38) آيه 71 [16] امينى‌، ابراهيم، بررسى‌ مسائل كلى‌ امامت، 1جلد، بوستان كتاب (انتشارات دفتر تبليغات اسلامى‌ حوزه علميه قم) - قم، چاپ: پنجم، 1390.   ➖➖➖➖➖➖ ⏰ @shomareshmakooszohor