باسلام وادب خدمت باسعادت جنابعالی وتوفیق تضرع وخشوع وحضورقلب در پیشگاه خدا روز جمعه شما انشالله بخیروسلامتی همرا ه با توفیق دعا ونیایش الهم صل علی محمد وال محمد شيوه دعا كردن در قرآن در سوره قصص، به بخشی از داستان حضرت موسی اشاره شده که: حضرت موسی، تنهایِ تنها، با ترس و خوف از شهر خارج شد : فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا یَتَرَقَّبُ موسی از شهر خارج شد، در حالی که ترسان بود، و هر لحظه در انتظار حادثه‌ای بود. وقتی به شهر مَدیَن میرسد، یه گوشه تنها می نشيندو دعا میکند رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ پروردگارا، به هر خیری که تو بر من نازل کنی، محتاجم! این دعای حضرت موسی، یک شاهکار تمامه؛ اصلاً کلاسِ آموزش دعاست. ✔ با اینکه فراری بود، نگفت جا میخوام. ✔ با اینکه گرسنه بود، نگفت غذا میخوام. ✔ با اینکه بیکس و تنها بود، نگفت خانواده و زن و زندگی و... میخوام. دقّت کنیم! حضرت موسی، احتیاجاتش رو برای خدا لیست نمیکند نمی گويد فلان چیز رو میخوام، فلان چیز رو نمیخوام. اصلاً به ذهنش جهت نمیدهد. با کلماتش خودش رو محدود نمیکند . بلکه فضایِ دعا رو باز میگذارد . تا هر خیری، از هر کجا و هر زمان، و به هر مقدار و کیفیت، بر او ببارد حضرت موسی در نهایتِ تواضع رفتار میکند ✔ به خدا دستور نمیدهد ✔ برای خدا تعیین تکلیف نمیکند ✔ بلکه در برابرِ خدا، یک پذیرش تام می شود چون خوب میداند که، این خداست که صلاحِ کارش رو بهتر از خودش میداند خدایی که خودش خیر است، و جز خیر از او صادر نمی شود پس فقط کافیه با این خیر_مطلق یک رابطه‌ی عاشقانه، بر اساسِ تسلیم برقرار کند . که اگر این اتفاق بیفتد دیگه کار تمام است و از بهترین‌ها برخوردار شده در همین سوره، دنباله‌ی داستان می‌بینیم که، توی همین شهری که موسی غریب هست، خدا همه چیز به او می دهد شغل، مسکن، همسر و. موسی برای خدا تعیین تکلیف نکرد. گفت خدایا! هرچی خودت صلاح می داني و هرچه که خیر هست، به من بدهيد امّا قرآن کریم در داستانِ حضرت یوسف می‌فرماید، وقتی حضرت یوسف به خواسته‌ی زلیخا تن نداد: لَئِن لَّمْ یَفْعَلْ مَا آمُرُهُ لَیُسْجَنَنَّ زلیخا گفت: اگر آنچه را به او دستور میدهم انجام ندهد، به زندان خواهد افتاد. قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ یوسف گفت: پروردگارا! زندان نزد من محبوبتر است، از آنچه اینها مرا به سوی آن می‌خوانند. بقیه‌ی ماجرا رو هم می دانیم که حضرت یوسف سالها زندانی شد. دعا ی حضرت یوسف حضرت یوسف در دعای خودش، برای خدا مصداق تعیین کرد. گفت خدایا من زندان میخوام. خدا هم او رو زندانی کرد. امّا حضرت موسی برای خدا مصداقی تعیین نکرد. نگفت خدایا چه میخوام. فقط گفت خدایا هرچی خیر است بر من نازل کن. خدا هم همه چیز به او داد. در دعا کردن برای خدا تعيين تكليف نكنيم همیشه در مورد هر موضوعی در زندگی که دعا می‌کنیم، بگیم: خدایا! تو خیر و صلاح ما را در هرخواسته ایی بهتر از ما می دانی هرچه که خیرِ ما هست، برای مارقم بزن. قصص / آيه ٢١ قصص / آيه ٢٤ يوسف / آيه ٢٣ يوسف / آیه ۳۳ التماس دعا