سلام استاد وقت بخیر ببخشید خانمی هست که خویشاوندی نزدیک باهام داره و با اینکه از سن تکلیف نماز اول وقت میخونه ولی رفتارهاش خیلی زننده و تند هست چون خونوادش روش چنین اثر گذاشتن ولی الان که صاحب همسر و چندین فرزند هست هنوز هم متاسفانه اخلاق زننده و تندی داره و بشدت حسادت نسبت به اطرافیان داره مثلا وقتی خونه هر کدوم اقوام بره هر چه دارن بابد قرض بزاره میره میزاره و یه هفته بعدش میگه ما هم خریدیم و سیکل هم داره 34 سالشه من خیلی دلم بحالش میسوزه تا حالا خیلی زیاد تلاش کردم با رفتارم اخلاق و اشتباهش رو متوجهش کنم چون در خواب و غفلت زیادی هست مادیات شرط زندگیشون هست چشم و هم چشمی درونش زیاده حتی بچه‌اش متاسفانه مثل مادر شدن من دلم بحال یک نسل داره میسوزه و تا بحال هیچ جور نتونسم به این شخص کمک کنم تا بفهمه خیلی کوتاه فکری میکنه ولی جواب نگرفتم گاهی دلم میسوزه گاهی هم رفتارای زننده رو که میبینم اعصابم خرد میشه و اگه بخوام خودم رو غرقش کنم تا بتونم کمکش کنم اثرات منفی اون وبال گردن خودم و بچم رو هم میگیره چون با یکساعت حتی همنشینی ک مجبورا تو مجالس همدیگه رو می‌بینیم من متوجه آثار بار منفی و گرفتگی روحی میشم خیلی کنارش حس بدی بهم منتقل میشه چکار کنم؟ عاجزانه میخوام کمکم کنید ببینم من وظیفه ای دارم که دیگه به ایشون کمک کنم یا کلا از زندگی حذفشون کنم؟ مثلا من هر چه بخرم فرداش یا نهایت هفته بعدش مثل همون چیز رو خریدن دخترم هر چه بخره هفته بعدش دختر اوشون هم میگه چون دختر شما خریده منم رفتم خریدم با اینکه بچهامون 3 سال دارن ولی حس حسادت مادر و چشم و هم چشمی به بچش منتقل شده و نمیگن نمیخریم برات تا این حس تو بچه ریشه کن بشه بلکه میگن چون فلانی خریده برا تو هم می‌خریم من از عمق وجودم دلم براشون میسوزه حتی چند بار بهش گفتم من درس میخونم بیا تو طرح شهید مطهری شرکت کن تا بلکه شهید مطهری کمکش کنند ولی گفت خیلی کار دارم حوصله و وقت درس خوندن ندارم چه کنم بنظرتون؟ هر چه بگید من گوش کنم.