جلسه سوم مقدمه واجب مناهج استاد موالی زاده
مرور بر جلسه قبل
اطراف ملازمه چیست؟
علم هست مبادی هست ولی علیت نیست چون حسب ما یری است. هنوز داریم فاعل مختار را صحبت می کنیم.
خب سوال اینجاست که این ها که در اراده تشریعی نیست چون اونجا که آمر اشتباه نمی کند
امام بحث اراده تشریعی را خودش الآن می گویند
مولی ذی المقدمه را طلب می کند و بهش امر می کند حالا می خواهیم ببینیم به مقدمه هم میرسد یا نه؟
امام این نکته را که می گم در جواهر الاصول هست ولی در مناهج نیست.
امام در جواهر الاصول می گوید خیر تفاوتی میان اراده تشریعی و تکوینی وجود ندارد چون متعلقش فرق می کند یکی خودش فعل را انجام می دهد یکی اعتبار می کند. اراده تشریعی و تکوینی تفاوتشان در مرید است نه خود اراده. لذا تقسیم به تکوینی و تشریعی در اصل درست نیست. یک بار من اراده می کنم چایی بنوشم یک بار اراده می کنم بعث می کنم. نظام اراده عوض نمیشه لذا نمی توانید با تفکیک بین اراده تکوینی و تشریعی نزاع را حل کنید. این همانجا هم جاریست.
حالا بریم عبارت بخونیم.
متن خوانی
امام اول سر اراده تکوینی را بحث کرد بعد رفت اراده تشریعی بعد گفت دوجور میشه محل نزاع گفت یا مقدمه واقعی یا معلوم المقدمیه
قیود یا تعلیلی است یا تقییدی
عقل همه قیود را حیث تقییدی می بیند یعنی موثر در موضوع. جر المیزاب
این عنوان ما یتوقف علی المقدمه که در لازم میگیم این را تقییدی می گیریم یا تعلیلی؟ امام میگه باید تقییدی بگیریم. اگر قید شد دیگه ظرف نیست این جا دیگه سراغ مقدمه واقعی نمیریم مقدمه با قید عنوان مایتوقف علیه می ریم که در ذهن است.
مشهور قیود را تعلیلی می بینند. لذا بشرط این که قید را تقییدی ببینیم مشهور را می توانیم به قول امام نزدیک کنیم. عنوان مایتوقف علیه ذهنی است در افق ذهن من است ممکن است خطا باشد.
تذکر بعدی هم اینه که ملازمه را دیگه فلسفی نکنیم
امام میگه یا تحریر محل نزاع من را بگیرید که میشه همان حسب مایری یا اگر می خواهید مشهور بگید باید تقییدی بگیرید عنوان را برای مقدمه تا ذهنی بشه که امکان خطا پیدا کنه.
یک نکته دیگه اینجا ملازمه دیگه معنای اصطلاحی علوم عقلیه ندارد چون مقدمه خودش مبادی می خواهد اگر اون علیت باشد جبرا باید اراده به مقدمه هم شامل بشود و وجوب غیری شرعی هم خواهیم داشت ولی اگر علیت نباشد دیگه وجهی برای وجوب غیری نداریم این اشتباه عجیب مشهور بوده