از اینجا روشن می شود که مسأله مهاجرت برای فرار از ظلم دیگران نیست. این برداشت غلطی است که بگوییم من در یک شهر یا روستایی فساد گسترش پیدا کرد از آنجا مهاجرت کنم تا دامن من آلوده نشود. در این تفسیر دیگران که شهر را فاسد کردند ظالم و من مظلوم می شوم ولی آیه نمی خواهد این را بگوید. می فرماید آن ها به خودشان ظلم می کردند و با مهاجرت می توانستند کاری کنند که جلوی ظلم خودشان به خودشان گرفته شود. پس مهاجرت برای فرار از منطقه ظلم دیگران بر خود نیست. حداقل در این آیه اینطور است. پس این مهاجرت چگونه می تواند من را نجات دهد. من الآن بارو بندیل خودم را جمع کنم به جای دیگری مهاجرت کنم چگونه جلوی ظلم به خودم را گرفته ام؟ دوستان عزیز خوب دقت کنید بازگردیم دوباره به آیه. ما فهمیدیم که دو نسخه وجود دارد زندگی با مهاجرت و زندگی بدون مهاجرت که قرآن می فرمایند نتیجه آن ظلم خود انسان به نفس خودش است. حالا مشخص اصلی زندگی بدون مهاجرت چیست؟ می فرماید کنا مستضعفین فی الارض. ما در زمین ضعیف بودیم. پس اولین مسأله و چالش اصلی که مهاجرت قرار است آن را از بین ببرد ضعف است. ضعف یعنی قدرت نداشتن بر رفع موانع یا انجام کارها یا حرکت کردن. یعنی