🔴حامد صلاحی در گفتگوی تفصیلی با دانشجو: گم شدن سوژه‌ها و زوایای متفاوت جنگ در نگاه نویسندگان/ مخاطبان فعلی ادبیات پایداری فقط به دنبال احساس هستند 🔸تمایز میان آثار داستانی جهان با کتاب‌های ما در این است که در آثار جهانی، پرداختن به جنگ با یک اندیشه جهانی همراه است. مثلا همینگوی در وداع با اسلحه، جنگ را به مثابه یک امر انسانی دیده‌است. در برخی آثار، این نگاه انسانی پررنگ‌تر است؛ و یا فراتر از آن نگاه جهان‌شمولی به این مقوله دارند و یک نظام فکری‌- فلسفی پشت آثار وجود دارد؛ چیزی که در اغلب آثار ما اتفاق نمی‌افتد. درواقع منظومه فکری ما در مقایسه با ادبیات جهان آن‌قدر پردامنه نیست که توقع آفرینش آثار جهانی داشته باشیم. 🔸بسیاری از آثاری که تحت عنوان ادبیات دفاع مقدس نوشته می‌شوند، ادبیّت نازلی دارند و سویه اعتقادی‌شان غلبه پیدا کرده‌است. از سوی دیگر نویسنده نیز وقتی به مقوله‌ای می‌پردازد، در وهله اول نویسنده است و در وهله بعد، یک انسان باورمند. هراندازه یک اثر از ادبیّتش فاصله بگیرد، به همان نسبت نه‌ تنها ابزار ترویج فرهنگی نیست؛ بلکه تبدیل به ضدتبلیغ می‌شود. ما اگر می‌خواهیم یک مقوله مقدس و حتی یک دفاع مردمی -که مقوله محترمی است- را ترویج کنیم، باید حتماً با ادبیات خوبی آن را بازتاب دهیم. طبعاً وقتی این ادبیات -آن‌قدر که لازم است- ادبیات نباشد، به سمت شعارزدگی سوق پیدا می‌کند. 🔸خیلی از مخاطبان ما پیش و بیش از آنکه در پی ادبیّت مسئله باشند، دنبال این هستند که به لحاظ حسی از اثر جواب بگیرند؛ و کتابی را می‌خوانند که ذائقه آنان را پاسخگو باشد. مثلاً اگر اثری درباره شهید ابراهیم هادی نوشته می‌شود -که در جای خود بسیار ارزشمند است- در وهله اول برای مخاطب، شناخت این شهید سعید مهم است. البته اگر اثر فاخری باشد، بیشتر لذت می‌برد؛ اما اگر چنین هم نباشد، غرض اصلی یعنی برقراری ارتباط حسی با شهید و حظ معنوی از مفاهیم مقدس برآورده می‌شود. مشروح گزارش👇 https://snn.ir/003nxB __ ♨️ همه‌چیز اینجا مهم است👇 🆔 @snn_ir