4.18M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
• «مو آروم نمی گیروم، تا رو بگیرم الهی نیاد اون روزی که، با بمیرم ...» فیلمی زیبا از شعرخوانی حماسی نوجوان رزمنده که برای دفاع از کشور و دین به جبهه‌ها رفت. شعری که مدام از رادیو و تلویزیون پخش می شد و بخشی از کودکی و خاطرات بچه‌های دهه شصت را که با جنگ گره زده بود رو تداعی می ‌کند، ● او در این مصاحبه با زبان شیرین و عزتمندانه‌اش تعریف می‌کند: اونجایی که تمام خواهش‌ها و ترفندها برای اعزامش به خط مقدم کارساز نبود اشک و گریه ، همان آخرین ترفند بیشتر نوجوانان ما، به کارش آمد؛ و با افتخار و ذوق و شوقی وصف‌ناپذیر از ما حصل رفتن به خط مقدمش که از پای در آوردن یک نیروی عراقی توسط این رزمنده‌ی نوجوان بود، می‌ گوید... اینگونه نوجوانان ما یک شبِ ... مَرد ... شدند. همان‌ها که با نازکترین حَنجره تا زُمخت‌ترین صدا، که همان صدای دورگه بلوغ‌شان بود، برای سرافرازی ایران 🇮🇷 پای در میدان‌های جنگ و جهاد قدم نهادند ... آری...سن و سال بهانه بود. عاشق، که باشی ، یک شبِ مَرد می‌شوی... 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada