ای بسته به دست تو دل پیر و جوان ها ای آنکه فرا رفته ای از شرح و بیانها تا عطر تو آمد غزلم بال در آورد آزاد شد از قید زمانها و مکانها می رفت فرات از عطش عشق بمیرد بخشید نگاه تو به خونش جریانها مست تو فقط خیمه ی بی آب نبوده است از دست تو مستند همه مرثیه خوانها مشک تو که افتاد دل فاطمه لرزید خاک همه عالم به سر تیر و کمانها این گوشه عمو آب شد ، آن گوشه سکینه این بیت چه باید بکند در غم آنها ای هر چه امان نامه ببینید و بسوزید این دست رد اوست بر این گونه امانها محمدرضا سلیمی علیه السلام https://eitaa.com/sobhehoseini