اگر حرکتی را می‌کنید و احساس می‌کنید که نتیجه نداشت یا اثر نداشت یا اثرِ آن را ندیدید، اگر جایگزینی برای آن دیدید در آن شک کنید، اما اگر جایگزین ندیدید، ولو اثرِ آن را هم به چشم ندیدید، اما با جدیت ادامه دهید. سلمان و ابوذر و مقداد، انزوای امیرالمومنین را دیدند، می‌توانستند بگویند به نتیجه نرسید. اما فردِ دیگری را جای علی ندیدند، پس گفتند باید پای علی بایستیم. اگر شما مدام روز به روز گذشت و دیدید مسائلِ اقتصادی دارد فشار به جامعه می‌آورد، مقام معظم رهبری هم هرچه می‌گویند اتفاقِ خاصی نمی‌افتد، شک در مشروعیتِ انقلاب که جایز نیست. اگر فردِ دیگری یا عدهء دیگری یا جایگزینِ دیگری می‌بینید، عیبی ندارد شک کنید. اما اگر هرچی می‌گردید می‌بینید اوضاع بدتر از این می‌شود بهتر نمی‌شود، بدانید این راهی هست که حق است و اگر کارتان جلو نمی‌رود به دلیلِ بزرگیِ کار است که نمی‌بینید جلو رفتنِ کار را. مثلِ تربیت است که باید زمان به آن بدهید ممکن است حتی در یک نسل هم نبینید در دو نسل هم نبینید. اگر ما قرار بود برگردیم به ۷۰ سال گذشته، ۸۰ سال گذشته، بگویند الان شیخ فضل الله نوری در زندان هست و همهء جامعه هم با او مخالف هستند، شما چه موضعی می‌گرفتید؟ می‌گفتید حق است یا ناحق؟ اینکه شک و شبهه پیدا می‌شود در حقانیت یا ناحق بودن، خیلی از مواقع به دلیل این است که نگاه می‌کنند ببینند جامعه چه می‌گوید! ۱-بقیه چه می‌گویند؟ یک وقت نگاه می‌کنند ۲-خط و ربطِ آن فرد به خدای متعال چطور است؟ می‌بینند یک طرف شیخ فضل الله هست یک طرف دیگر هم مرحوم آخوند است ۳-هر دو خط و ربط خدا دارند. دوباره شبهه می‌شود ۴-بعد نگاه می‌کنید می‌بینید که یک طرف دارد می‌گوید دستِ کفر اینطور روی سرِ ما مسلط می‌شود. و طرفِ دیگر دارد نسبت به این مسئله مسامحه می‌کند. می‌فهمید شیخ فضل الله حق است. هر قدم که بیایید جلو، حق، پیچیدگیِ خاصِ بیشتری پیدا می‌کند که تشخیصِ آن برای عوام، غیرممکن است و برای خواص سخت است. اگر کسی دید و توانست که این را تشخیص دهد و بفهمد و ببیند، استقامت و پایداریِ او، موضوعِ امتحان است. اگر شما گفتید که باید انقلابِ اقتصادی کنیم و همهء این موضوعات را هم با پیچیدگی‌هایش دیدید که چقدر مشکل است، و خودتان را هم ناتوان در آن دیدید، در اینصورت خودتان را در جامعه‌ای فرض کنیدکه قرار است صبر در آن موضوع، کار را جلو ببرد. در جامعه‌ای فرض کنید که قرار است شیخ فضل الله بالای دار برود، آمادهء آن باشید، اما دست از راهتان برندارید. اگر در موضوعِ اقتصاد دیدید مرجعی گفت ما اقتصادِ اسلامی نداریم! شما ببینید نتیجه آن چه می‌شود؟ غیر از اینست که دستِ کفر بخواهد بر مسلمین مسلط شود؟ اگر این شود ولو این حرف از دهانِ مرجع در بیاید، ولو از دهانِ بزرگان در بیاید، ولو پوششِ دینی داشته باشد، نپذیرید. ولو شما در قِلّت باشید. ولو همه یک راهِ دیگر بروند، بایستید. کسی که روی این موضوع تمرکز پیدا می‌کند دیگر بادهای کوچک او را خیلی جابجا نمی‌کند. حجت الاسلام روح الله صدوق http://www.soudeh-hamdani.com