وقتی حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به شیخ مفید مکتوبی را ارائه می‌دهند در آنجا می‌گویند: اگر شیعیانِ ما قلوبشان مجتمع می‌شد در وفای به عهدِ با ما.. این چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ تلقیِ حقیر این است که: اگر همهء جامعهء شیعیان و محبین، همهء واجباتشان را سرِ وقت انجام بدهند و همهء محرماتشان را هم ترک کنند، این باز می‌شود وفای به عهد، نمی‌شود اجتماعِ قلوب در وفای به عهد. اجتماعِ قلوب در وفای به عهد یک مقیاسِ اجتماعی است. نمی‌تواند ساختار نداشته باشد. این یعنی هر منفذی از دشمن جلویش گرفته شود، به هیچ وجه نتواند به این جامعه رسوخ کند، در هیچ سطحی از ساختارهایش، در هیچ سطحی از افرادش. مکرر این مثال را عرض کردم باز هم تکرار می‌کنم که: اگر کسی فنِ کار با توپ را در اعلای مرتبش بلد باشد دائماً بتواند روپایی بزند. پنج هزارتا روپایی بزند، اما نتواند در یک تیم، مجموعهء کار تیمی را انجام دهد، ربطِ بین دروازه و فوروارد، ربط بین دروازه و دفاع. ربطِ بین دروازه و هافبک و بقیهء اجزای کارِ تیمی را نتواند انجام دهد، این را می‌گوییم ضربه میزند به نتیجه‌ای که تیم قرار است بگیرد. این☝️ آن قسمتِ اجتماعِ قلوب است. اجتماعِ قلوب در وفای به عهد‌. مسئلهء ما این است. که البته در هر زمان و مکان هم یک موضوعی پیدا می‌کند. و این☝️را توقع می‌رود به بلوغ برسد عقلانیت، تا بتواند این اجتماعِ قلوب، به بلوغ برسد. بعد از آن است که ما می‌توانیم متوقعِ ظهور باشیم.ان شاءالله. لذا از طرفی مباهات می‌کنیم به راهی که آمدیم و می‌توانیم خدمتِ مولا عرض کنیم که ظهورِ شما امروز علی رغمِ غیبتتان بیشتر از حضورِ امیرالمومنین در جامعهء خودش است. غایب‌تر از امیرالمومنین در بینِ مردمش نبود و امروز ظاهرتر از شما در بینِ مردمتان نیست. این☝️ نسبت به گذشته است. ولی نسبت به آن چیزی که باید باشیم فاصله زیاد است. ما هنوز خودمان را در این مقیاس نمی‌بینیم که مثلاً عرض می‌کنم؛ منویاتِ نایبِ شما الان جاری بشود، به همین میزان که جاری نمی‌شود بدانیم که اگر شما هم حاضر باشید به همین نحو جاری نمی‌شود😔 نسبت به این ما به خودمان خُرده می‌گیریم، خودمان را متهم می‌کنیم و از محضرشان می‌خواهیم که خودشان کمک کنند تا این راه را بتوانیم پی بگیریم و جلو ببریم. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد حجت الاسلام روح الله صدوق http://www.soudeh-hamdani.com