🗓۶ محرّم‌الحرام، سالروز شهادت حضرت یحیی بن زکریا علیهماالسلام است. 🔻زندگی‌نامه حضرت زكریا علیه‌السلام با بانویی به نام ایشاع (یا حنانه) خاله حضرت مریم علیهاالسلام ازدواج كرد. سال‌ها گذشت و هر دو به سن پیری رسیدند ولی دارای فرزند نشدند. سرانجام زكریا علیه‌السلام در كنار محراب حضرت مریم علیهاالسلام غذاها و میوه‌های بهشتی دید، دریافت كه باید امیدوار به خدا بود، با این‌كه ۱۲۰ سال از عمرش گذشته بود و همسرش ۹۸ سال داشت از درگاه خداوند تقاضای داشتن فرزند كرد. سرانجام فرشتگان به او بشارت دادند كه خداوند پسری به نام یحیی به تو عطا خواهد كرد، و چنین نامی تاكنون كسی نداشته است. حضرت یحیی علیه‌السلام در كودكی به مقام نبوت رسید و خداوند در همین سن آن‌چنان او را از عقل و درایت و هوش برخوردار نمود كه شایستگی مقام نبوت را پیدا كرد. منبع 🔻شهادت در بیت المقدس پادشاهی هوسباز به نام «هیرودیس» (یا هردوش) بود، كه از طرف قیاصره روم در آن‌جا فرمانروایی می‌كرد، برادرش «فیلبوس» دختری به نام «هیرودیا» داشت. پس از آن كه برادر از دنیا رفت، هیرودیس با همسر برادرش ازدواج كرد. هیرودیس شاه هوسباز، عاشق دختر هیرودیا دختر زیبای برادرش شد، به‌طوری كه زیبایی هیرودیا او را در گرو عشق آتشین خود قرار داده بود، از این‌رو تصمیم گرفت با او كه برادرزاده، و دختر همسرش بود، ازدواج كند. این خبر به پیامبر خدا حضرت یحیی علیه‌السلام رسید، آن حضرت با صراحت اعلام كرد كه این ازدواج برخلاف دستورات تورات است و حرام می‌باشد. سر و صدای این فتوا در تمام شهر پیچید و به گوش آن دختر (هیرودیا) رسید، او كینه یحیی علیه‌السلام را به دل گرفت، چرا كه او را بزرگترین مانع بر سر راه هوس‌های خود می‌دانست و تصمیم گرفت در یک فرصت مناسبی از او انتقام بگیرد. ارتباط نامشروع هیرودیا با عمویش هیرودیس بیشتر شد، و زیبایی او شاه هوسران را شیفته‌اش كرد به‌طوری كه هیرودیا آن‌چنان در شاه نفوذ كرد، كه شاه به او گفت: «هر آرزویی داری از من بخواه كه قطعاً انجام خواهد یافت.» هیرودیا گفت: من هیچ چیز جز سر بریده یحیی علیه‌السلام را نمی‌خواهم، زیرا او نام من و تو را بر سر زبان‌ها انداخته و همه مردم را به عیبجویی ما مشغول نموده است. و طبق پاره‌ای از روایات، مادر هیرودیا (كه همسر شاه بود) هیرودیا را وادار كرد، كه شاه را مجبور به قتل یحیی علیه‌السلام كند، به این ترتیب كه به شوهرش شراب داد، و دخترش را آرایش كرده با لباس‌های پرزرق و برق نزد شاه فرستاد و به او گفت: اگر شاه به طرف تو آمد تمكین نكن. مگر سر بریده یحیی علیه‌السلام را در آن‌جا حاضر كند... در سالروز جشن تولد هیرودیس پادشاه فلسطین طبق پاره‌ای از روایات، یحیی بن زکریا علیهماالسلام در محراب عبادت در مسجد بیت المقدس به سر می‌برد، مأموران جلاد سراغ او آمدند و او را دستگیر كرده و به مجلس شاه بردند، شاه در همان‌جا فرمان داد سر از بدن او جدا كردند و سر بریده‌اش را در میان طشت طلا نهادند و آن‌گاه كه هیرودیا تسلیم هوس‌های شاه گردید، سر بریده یحیی علیه‌السلام به سخن آمد و در همان حال نهی از منکر كرد و خطاب به شاه فرمود: «یا هذا اِتَّقِ اللهِ لا یحِل لكُ هذه؛ آی شخص از خدا بترس این زن بر تو حرام است.» به این ترتیب حضرت یحیی علیه‌السلام مظلومانه به شهادت رسید. منبع 🥀سلامٌ عَلَیهِ یوْمَ وُلِدَ وَ یوْمَ یمُوتُ وَ یوْمَ یبْعَثُ حَیا 🆔 @ss_alavi_ir