#انتخاباتیات؛ بخش دوم
🔷سطح پایین مشارکت در دوازدهمین دوره انتخابات مجلس
سطح مشارکت ۴۰ درصدی که شاید برای بسیاری از کشورهای غربی همانند سوئد ایدهآل باشد، در شأن جمهوری اسلامی نیست. بدعتِ افزایش آمار از طریق منها کردن ایرانیان خارج از کشور نیز نمیتواند تفاوت چشمگیری در نتیجه ایجاد کند.
🔻شاید بتوان عوامل این کاهش مشارکت را در چند بند خلاصه کرد:
۱. بدون هرگونه تحلیل افراطی و تفریطی باید پذیرفت بخشی از سردی انتخابات نتیجه وضع معیشت از یک سو و ناامیدی و یا اعتراض نسبت به خلف وعدههای اقتصادی از سوی دیگر است. درباره همعرض بودن یا نبودن تأثیر این دو عامل نظری ندارم، اما میدانم که این دو همارز نیستند و خلف وعدههایی همچون «تورّم تک رقمی» نسبت به تنگناهای معیشتی اثر تخریبی عمیقتری بر روحیه و امید جامعه دارد.
۲. اتحاد دشمنان مجهّز انقلاب در «تحریم انتخابات» که از سال گذشته به شکلی بی سابقه در دستور کار براندازان قرار گرفت، به علاوۀ ناتوی رسانهای غرب در انعکاس واقعی و غیرواقعی ناکارآمدیها و القای ناامیدی؛
۳. به رغم تأکیدهای مکرّر رهبری و حتّی «اصرار» ایشان در چندماه اخیر، بدون تعارف، بنده جز در هفتۀ آخر، هیچ مجاهدتی از سوی دلسوزان ندیدم، به جز یکی دو نفر! همین مشارکت چهل درصدی را نیز پس از عنایت خدا و صاحبالامر ارواحنافداه، برخاسته از مجاهدت شخص رهبری و فقط یکی دو جوان خستگی ناپذیر میدانم که بدون پشتوانۀ دولتی با پرچم مطالبه و سلاح تبیین در میدان بودند و تلاش کردند که علاوه بر ایجاد شور انتخابات، گفتمان غالب را نیز تغییر دهند؛ وقتی همه خواب بودند!
دردآور اینکه برخی از احزاب و سران که زمانی سکانداران این کشور بودند و در چرخش گفتمانی اخیر جامعه خود را بی نصیب یافتند، نه تنها از هرگونه تلاش و تبلیغ برای این انتخابات دریغ کردند، بلکه بعضاً بر سنگ القای ناامیدی کوفتند؛ یا ما بازی یا بازی خراب! اینان بدانند موضع امروزشان هرگز فراموش نخواهد شد و شعار عدالتخواهی و تَکرار مردمسالاریشان را جز بر شهوت سهمخواهی نمیتوانیم حمل کرد.
۴. و باز هم طبق معمول، فشل بودن دستگاه تبلیغ و اطلاعرسانی جمهوری اسلامی!
از یک سو در یک قانون نانوشته و منفعلانه، تنها زمینۀ به رسمیت شناخته شدۀ کار فرهنگی فضای مجازی است و روشهای تبلیغی مؤثر همچون مواجهّ مردمی فراموش شده است.
از سوی دیگر با خط کشی میان پلتفرمهای خارجی و ایرانی، در شرایطی که اکثریت قابل توجّه کاربران اینترنت در سکوهای خارجی تحت بمباران شدید رسانهای قرار دارند، هواخواهان جمهوری اسلامی محصور شدهاند در چند سکوی کم رونق ایرانی و خودشان را جهاد تبیین میکنند!
به قول یکی از دوستان: تفاوت در «زیستجهان جغرافیایی»، تفاوت در «زیستجهان فرهنگی» را به دنبال دارد. ما دچار گسستگی مکانی شدیم. اینستاگرام، «وطن دیگر» است و «هویت دیگر»ی هم میآفریند. فکری به حال این چندپاره شدن جامعه باید کرد و طرحی برای رسانه باید ریخت؛ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ!
🔗ادامه دارد
✍️ سید سلمان علوی
🆔 @ss_alavi_ir