وقتی به من اطلاع دادند که قرار است با آیتالله جوادی آملی حفظهالله دیدار داشته باشم، اولین چیزی که ذهنم را مشغول کرد این بود که سیدمحمدبرهان را ببرم تا ایشان هم برای او اذان و اقامه بگویند. با دوستان صحبت کردم و دو روز پیگیر بودم با اینکه دو شب قبل از این دیدار، آیتالله اعرافی برای پسرم اذان و اقامه گفته بودند.
من یک پدر هستم و گزاف نیست اگر بگویم در حال حاضر بیشترین دغدغهام سلامت و عاقبتبخیری فرزندانم است. بیشترین موضوع همصحبتی من و همسرم، مسائل مربوط به سلامت و تربیت سه پسرمان است.
گاهی افکاری ـ که میگویند افکار خوبی نیست و اختلال روانی است ـ ناخودآگاه ذهنم را میآشوبد، اگر اتفاقی برای یکی از اینها بیافتد... بگذریم، پناه برخدا، والله خیرٌ حافظاً و هو أرحم الراحمین.
حالا این مرد 👇را ببینید؛ اینهمه آرامش؟! انسان باید به چه درجهای از کمالات رسیده باشد که در مواجهه با چنین خبری، اینگونه واکنش داشته باشد؟!
اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِي مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ رَاضِيَةً بِقَضَائِكَ🤲
👇👇