روز ولادت حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها بود. ساعت شش صبح سوار تاکسی شدم که بیایم به سمت منزل مادرم. از تقاطع روبروی ساختمان ناشران، پلیس خیابان را بسته بود. قرار بود ساعت ده صبح مراسم استقبال از رئیس‌جمهور باشد به سمت حرم مطهر. راننده آقای رئیسی را دوست داشت، امّا اعصابش خرد شده بود. می‌گفت: خب چرا باید روز به این شلوغی از اول صبح خیابان‌ها را ببندند؟ خب همین مراسم را می‌گذاشتند توی جمکران، مردم هم از بلوار پیامبر اعظم می‌رفتند استقبال. هیچ جا هم راه‌بندان نمی‌شد... گفتم: واقعا ایدۀ خوبی است؛ ان‌شاءلله دفعۀ بعد... ✍️حسن بیاتانی 🆔 @ss_alavi_ir