آقای مهدی نصیری! «عصر حیرت» یا زیادهروی در مردهخواری؟
🔹مهدی نصیری روزگاری در کتاب اسلام و تجدد یکی از ایدههای محوریاش ناسازگاری کامل با تجدّد بود. او جمع بین تجدد و دین را ناممکن میدانست و دربارهی استفاده از مظاهر تجدد در حوزهی دینداری هم نصیری معتقد بود که فقط باید مشابه قاعدهی «اکل میته» (خوردن مرده به وقت اضطرار) باید عمل کرد.
🔹حالا به نظر میرسد نصیری خودش در این عمل به اکل میته، به اسراف و زیادهروی عجیبی افتاده است.
🔹اساساً نصیری را نباید آنقدر جدی گرفت و از چیزی به نام "فرم نصیری" صحبت کرد. او به لحاظ نظری و عملی نشان داده که چندان به فرم خاصی پایبند نیست. نصیری نگران این نیست که «ردّ حداکثری غرب» در روزگاری نه چندان دور با «تایید حداکثری بنیانهای فلسفی آن» در روزگار اخیر، قابل جمع نیست!
🔹در واقع اگر چنانچه مهدی نصیری دارای «فرم»ی بود بایستی از همان منظر تفکیکیاش در حوزه کلام و منظر اخباریگری در فقه، حداقل متوجه تناقضگوییهای فاحش اخیرش میشد.
🔹نصیری به ظاهر طوری نشان میدهد که از زمین دین و با دغدغهای دینی موضع میگیرد اما در بهترین حالت غافل است و نمیداند که سقف دین بر ستون فلسفههای شبهمدرن زدن را پیشتر و بهتر از او روشنفکران دینی دنبال کردند و نهایتاً با برخورد به دیوار سخت واقعیت پروژهشان به شکست انجامید و به قول مصطفی ملکیان پروژهای رویهمرفته زیانبار از آب درآمد که نه توانست مؤمنان راستین را راضی کند و نه مدرنهای راستین را!
📝 متن کامل را
اینجا بخوانید
@TasnimNews