قرآن را از دوران کودکی نزد مادر، و سپس از یکی از کسبه که قرائتش خوب بود و جلسات دورهای قرائت را در منازل مدیریت میکرد، آموختم. پدر، من و برادرم را به این مرد مومن که حاج رمضانعلی نام داشت، سپرد. او به ما احترام میگذاشت. با آنکه مردی پنجاهساله بود، پشت سر ما از در خارج میشد و ما را دو طرف خود مینشانید. من نزد او قرآن میخواندم و او قرائت مرا تصحیح میکرد. یک روز به ما گفت: شما دیگر به مرحلهای رسیدهاید که من نمیتوانم به شما درس بدهم و بیشتر از این شما را جلو ببرم. به ما توصیه کرد که پیش استاد او _ ملاعباس _ برویم که در سن هفتاد سالگی در صحن حرم رضوی تدریس میکرد. ...از ویژگیهای او این بود که به نسخهی قرآن چاپ هند مقید بود و اعتقاد داشت که نسخهی هندی با وجود دشواری رسمالخطش، نسخهای صحیح است.
...نزد او کتاب تجوید را خواندیم که به فارسی است و تالیف سید محمد عرب زعفرانی. این سید محمد، عرب و ساکن مشهد بود، که استاد مُقری ما _ملا عباس_ هم شاگرد او بودهاست.
فصل اول ص ۱۵
#کتاب_خون_دلی_کهلعل_شد
#کتاب_پیش_نیاز
#فصل_اول
@t_manzome_f_r
مجموعه تبیین منظومه فکری رهبری