آن انسان یا انسان‏‌هایی که قرار است بر بشر و جامعه بشری عملاً فرمانروایی بکنند، عملاً ولیّ جامعه باشند، عملاً ولایت جامعه را به عهده بگیرند، این‌ها چه کسانی می‏‌توانند باشند؟ پاسخ‏‌های گوناگون به ‎این سئوال داده‎اند. پاسخ واقعیت‏‌های تاریخی هم به ‎این سئوال گوناگون بوده ‎است. عده‎ای گفته‌‏اند: «الْمُلْكُ لِمَنْ غَلَبَ عَلَيْهِ»؛ یعنی هر که غالب شد، یعنی حکومت جنگل، یک عده‎ای گفته‎اند هرکسی که دارای تدبیر بیشتری هست، عده‎ای گفته‎اند هرکسی که ‎از طرف مردم مورد قبول باشد، یک عده‎ای گفته‎اند که هرکس که ‎از دودمان چنین و چنان باشد، یک عده‎ای سخنان دیگری گفته‎اند و منطق‏‌ها و سلیقه‏‌های دیگری ابراز کرده‎اند. پاسخ دین و مکتب به این سئوال این است که «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ» آن کسی که عملا در جامعه زمام فرمان را، امر و نهی را از سوی پروردگار عالم به دست می‏‌گیرد «رسول» اوست. لذا در جامعه وقتی که پیغمبری آمد، معنی ندارد که با بودن پیغمبر حاکم دیگری به جز پیغمبر بر مردم حکومت بکند. پیغمبر یعنی همان کسی که باید زمام قدرت را در جامعه به دست بگیرد؛ حاکم باشد. @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری