اولین تجربه بازداشت
تا روز تاسوعا که دستگیر شدم، این قبیل سخنرانیها را ادامه دادم. مرا به پاسگاه پلیس بردند، و این نخستین تجربهی من از دستگاه تحقیقات پلیسی بود. تا پیش از آن روز، من درون پاسگاه پلیس را ندیده بودم. مرا نزد افسر جوانی با درجه ستوانی بردند. او با لحن تند و با رگهای گردن برآمده، به سرزنش و توبیخ من پرداخت. با آرامش به او پاسخ دادم تو کاری بیش از اعدام من نمیتوانی انجام دهی. صلاحیت اعدام مرا هم نداری آنچه در قدرت و اختیار تو است، کمتر از اعدام کردن است؛ پس هر کاری میخواهی بکن؛ من آمادهام زیرا وقتی از خانه بیرون آمدم خود را برای مرگ آماده کردم؛ لذا خودت را خسته نکن. آن افسر، انتظار چنین پاسخی نداشت؛ لذا متعجب و بهت زده شد.
#کتاب_خون_دلی_کهلعل_شد
#کتاب_پیش_نیاز
#فصل_هفتم
@t_manzome_f_r
مجموعه تبیین منظومه فکری رهبری