اتوبوس، شب به سوی زاهدان حرکت کرد، و من سپیدهدم به مقصد رسیدم... سراغ خانه آقای کفعمی را گرفتم، در زدم، برای نخستین بار با روحانی پرهیبت و متین پنجاهسالهای روبرو شدم... با خوش رویی و لبخند، و با زیباترین عبارات، زبان به خوشآمدگویی گشود...
ایشان گفت: مسجد، شب و روز در اختیار شماست؛ اما از مشهد کس دیگری هم -که فلان شیخ باشد- آمده تا او هم به منبر برود. من آن شیخ را میشناختم. او مزدور رژیم بود.
#کتاب_خون_دلی_کهلعل_شد
#کتاب_پیش_نیاز
#فصل_هشتم
@t_manzome_f_r
مجموعه تبیین منظومه فکری رهبری