تبیین منظومۀ فکری رهبری
...يكي از بدترين چيزي كه اجانب در بين مردم و در بين خود ما القا كردند اين است كه اسلام براي اين است
يكى از ابعادِ انسانْ بُعدى است كه در اين دنياى مادى می‌خواهد معاشرت بكند، در اين دنياى مادى می‌خواهد تأسيس دولت بكند، در اين دنياى مادى می‌خواهد تأسيسِ‏ مثلاً ساير چيزهايى كه مربوط به ماديتش هست بكند. اسلام اين را هم دارد. آن‌قدر آيه و روايت كه در سياست وارد شده است، در عبادات وارد نشده است. شما پنجاه‌وچند كتاب فقه را ملاحظه می‌كنيد، هفت ـ هشت‌تا كتابى است كه مربوط به عبادات است، باقى‌اش مربوط به سياسات و اجتماعيات و معاشرات و این‌طور چيزهاست. ما همه آن‌ها را گذاشتيم كنار و يك بُعد را، يك بعد ضعيفش را گرفتيم. اسلام را هم‌ چون بد معرفى كرده‏‌اند به ما كه ما هم باورمان آمده است كه اسلام [را] به سياست چه! سياست مال قيصر و محراب مال آخوند! ... اسلام دين سياست است؛ حكومت دارد. شما بخشنامه حضرت امير و كتاب حضرت امير به مالك اشتر را بخوانيد، ببينيد چيست؟ دستورهاى پيغمبر و دستورهاى امام (عليه‏السلام) در جنگ‏ها و در سياسات ببينيد چه دارد. اين ذخاير را ما داريم. @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری