همه ی توان خود را جمع کرد... ۲۵۰_ساله یکی از آن جنگ های بسیار بود. دشمنان همه ی نیرویشان را جمع کردند و از دیگران هم کمک گرفتند و گفتند می رویم پیغمبر و دویست نفر، سیصدنفر، پانصدنفر از یاران نزدیک او را قتل عام می کنیم؛ مدینه را هم غارت می کنیم و آسوده برمی گردیم؛ دیگر هیچ اثری از اینها نخواهد ماند. قبل از آنکه اینها به مدینه برسند، پیغمبر اکرم از قضایا مطلع شد و آن خندقِ معروف را کَند. کفّار، مقابل خندق آمدند، اما دیدند نمی توانند؛ لذا شکسته و مُفتضَح و مایوس و ناکام مجبور شدند برگردند. فرمود تمام شد؛ این آخرین حمله ی قریشِ مکّه به ماست. کتاب انسان ۲۵۰ ساله، ص۴۹ @t_manzome_f_r