[8]. نوشتههای مهدی نصیری، همین اندازه سست و بیپایه و غیرمحقّقانه هستند؛ کمترین اثری از حقیقتمداری و نگاهِ عالمانه در نوشتههای وی در میان نیست. پیشاپیش، به چیزی معتقد گشته و نوشتن، بهانهای برای اثباتِ دروغین آن است. در طلبِ حقیقت نیست، بلکه میخواهد راهِ انقلاب و نیروهای انقلابی را تخطئه کند. اگر بتواند پروندۀ حبیبالله آشوری را از قعرِ تاریخ بیرون بکِشد تا شاید بهواسطۀ آن، انقلاب را به محکمه فرابخواند، خامنهای را تحریف کند، مصباح و خزعلی را متهم نماید، و ...، پروایی از این کار نخواهد داشت، امّا چه حاصل که جز فقرِ علمی و ضعفِ تاریخی و بیمایهگیِ منطقِ خویش، هیچ حقیقتِ دیگری را آشکار نمیسازد. نوشتههای مهدی نصیری، آگاهان و اهل مطالعه را از ضریبِ بالای بیاخلاقی و بیانصافیاش، دچارِ «حیرت» میکند! اینهمه کینه و حقد و حسد، چه خاستگاهی دارد؟!
#بخش_پایانی
✍مهدی جمشیدی
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری