سیره‌ی پیامبر اکرم بسم الله الرّحمن الرّحیم  الحمد ‌لله‌ ربّ العالمین نحمده و نستعینه و نستغفره و نستهدیه و نتوکّل علیه و نصلّی و نسلّم علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه حافظ سرّه و مبلّغ رسالاته سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم محمّد (صلّی ا‌لله‌ علیه و آله) و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین سیّما بقیّة‌ا‌لله‌ فی الارضین و صلّ علی ائمّة المسلمین و حماة المستضعفین و هداة المؤمنین. قال ا‌لله‌ الحکیم فی کتابه: لَقَد جاّْءَکُم رَسولٌ مِن اَنفُسِکُم عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم حَریصٌ عَلَیکُم بِالمُؤمِنینَ رَءوفٌ رَحیم.  همه‌ی برادران و خواهران نمازگزار عزیز را دعوت میکنم و توصیه میکنم به رعایت تقوا و پرهیزکاری؛ همه‌ی جوانان را توصیه میکنم به قدردانی از فرصت بی‌نظیر جوانی و حفظ پاک‌دامنی و عفّت و تلاش و کار در این دوران بی‌نظیر و درخشان عمر آدمی؛ همه‌ی مردان و زنان را توصیه میکنم و دعوت میکنم به امانت و راست‌گویی، که رسول خدا (صلّی ا‌لله‌ علیه و آله) نشانه‌ی حقیقی مؤمن را حفظ امانتها و صدق لهجه و راست‌گویی معیّن فرمود؛ همه‌ی گویندگان را و نویسندگان را توصیه میکنم به رعایت تقوا و رعایت مصالح الهی و اسلامی و حفظ حقوق مردم در هنگام گفتن و نوشتن؛ خود را و همه‌ی شما را توصیه میکنم به تجنّب و دوری گزیدن از هواهای نفسانی و انتخاب راه خدا در دوراهی‌های زندگی. و امیدوارم خداوند متعال به برکت رسول مکرّم و نبیّ اعظم ‌-که این روزها روزهای ولادت آن بزرگوار است- به همه‌ی ما توفیق بدهد که بتوانیم راه او را و سیره‌ی او را و هدفهای او را دنبال کنیم.  بحثی که امروز در خطبه‌ی اوّل عرض خواهم کرد، یک نگاه اجمالی و کلّی به سیره‌ی رسول خدا است. اوّلاً لازم است ولادت باسعادت آن بزرگوار و سبط معظّم او، امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) را به همه‌ی شما و همه‌ی ملّت ایران و همه‌ی ملّتهای مسلمان تبریک عرض کنم. نکته‌ای که امروز در بحث در زندگی رسول اکرم مورد نظر من است، عبارت است از این مطلب که پیغمبر اسلام برای اینکه ارزشهای اسلامی و اخلاق اسلامی در جامعه کاملاً جا بیفتد و با روح مردم و عقاید مردم و زندگی مردم مخلوط و ممزوج بشود، فضای زندگی را در محیط نظام اسلامی با ارزشهای اسلامی آغشته میکرد. یک وقت کسی به مردم دستور میدهد یا توصیه میکند که مثلاً مردم حسن خلق داشته باشند، گذشت داشته باشند، صبر داشته باشند، در راه خدا استقامت کنند، ظلم نکنند، دنبال اقامه‌ی عدل و داد باشند؛ مطلب، مطلب توصیه و دستور دادن و تعلیم دادن است. این البتّه کار لازمی است؛ پیغمبر اسلام هم تعلیم میداد: یُعَلِّمُهُم؛ به مردم یاد میداد و درس معرفت و درس زندگی به مردم می‌آموخت. امّا یک وقت مطلب از یاد دادن بالاتر است؛ آن معلّم کاری میکند، رفتاری در پیش میگیرد که این اخلاق اسلامی، این وظیفه‌ی اسلامی در جامعه به شکل رنگ ثابت درمی‌آید؛ با عقاید غلط مردم به مقابله برمیخیزد، با احساسات جاهلی و ته‌مانده‌های رسوب‌کرده‌ی اخلاق غیراسلامی مبارزه میکند، مقابل میشود، به جامعه و به مردم شوک وارد میکند و در مقاطع مناسب با روشهای مناسب، کاری میکند که فضای جامعه، محیط زندگی مردم، با این صفت، با این اخلاق، با این روش خوب، کاملاً ممزوج میشود. یک جامعه اگر بخواهد رشد کند و اخلاق صحیح اسلامی را در خود به وجود بیاورد، محتاج همین روش است. شاید در چند آیه‌ی قرآن «یُزَکّیهِم» پس از «یُعَلِّمُهُم» یا قبل از «یُعَلِّمُهُم» [آمده است]؛ در بعضی از جاها قبل از تعلیم، تزکیه را بیان کرده؛ و در بعضی جاها بعد از تعلیم، تزکیه را بیان کرده است. شاید مراد از تزکیه در این آیات، همین مطلب است؛ یعنی مردم را پاک کردن، طاهر کردن، پیراسته کردن. مثل یک طبیبی که به مریض خود فقط نمیگوید این کار را بکن و آن کار را نکن؛ بلکه او را در محلّ مخصوصی قرار میدهد و آنچه را لازم دارد به او میدهد و میخوراند و آنچه برای او مضر است، از او باز میگیرد؛ یک چنین وضعیّت و روشی را پیغمبر اسلام در طول ۲۳ سال نبوّت ‌-مخصوصاً در ده سالی که در مدینه زندگی میکردند که ده سالِ حاکمیّت اسلام و تشکیل حکومت اسلامی است- دنبال میکردند.  من چند مثال و نمونه را آماده کرده‌ام که عرض بکنم. و این برای ما امروز در نظام اسلامی خیلی مهم است؛ هم برای آحاد مردم و هم بخصوص برای مسئولین و کسانی که با یک جمعی سروکار دارند و مجموعه‌ای از مردم به دهان آنها نگاه میکنند، به حرف آنها گوش میکنند. ما باید توجّه کنیم که اگر بخواهیم آن ته‌مانده‌ها و پس‌مانده‌های اخلاق دوران طاغوت را ‌-که بسیار هم مضر است برای رشد و تعالی ما- از خودمان دور کنیم و بزداییم، چاره‌ای نیست جز اینکه همین روشهای رسول اکرم را با شجاعت و قاطعیّت در زندگی خودمان عمل کنیم. @t_manzome_f_r