خطاب به هنرمندان دلسوز کشورم! نامه‌‌های سرگشاده‌ و پیام‌های گاه‌ و بی‌گاه برخی از شما، هر بار، زخم‌هایی را نمایان می‌کند که اکنون ناچار از بازگویی گوشه‌ای از آن‌ها هستیم. ما به نمایندگی از قشر عظیمی از جامعه‌ی فرهنگی کشور که شما هیچ‌گاه درد آن‌ها را نمایندگی نکرده‌اید می‌‌خواهیم بگوییم؛ ما درد نان و معیشت نداریم، داشته باشیم هم راضی به جار زدنِ دشمن‌شادکن نیستیم، درد زندان رفتنِ عده‌ای مزدور یا خائن و از این دست فتنه‌انگیزها - که هیچ ربط و تناسبی با جامعه‌ی اصیلِ فرهنگی کشور ندارند - را نیز، نداریم. بیش از این به بهانه‌ی حمایت از جامعه‌ی فرهنگی، ما را با این دست از حرف‌های خوار‌کننده، میازارید. درد واقعیِ ما، فرهنگ است. همان که با کمک ابزارهای رسانه‌ای بیگانه در سایه‌ی بی‌مدیریتیِ اعجاب‌آور و غیرمنطقیِ این فضا از سوی متولیانِ آن و حمایت عده‌ای غافل، از جمله گروهی از چهره‌های مشهورِ یک‌جانبه‌نگر و منفعت‌طلب، زیر لگد فرهنگ منحطِ غربِ وحشی، در حال لِه‌شدن است. فضای مجازیِ ولنگار و رهاشده‌ و غیرمنضبطی که به کودکان نیز رحم نمی‌کند. چنان‌که می‌بینیم این فضا، در این بحران اقتصادی نیز - که همه‌ی جهان درگیر آن است - به میدان جنگی تمام عیار، در مقابل مردم مظلوم ایران، تبدیل شده است، و این در حالی‌‌ست که گروهی از هنرمندان ما در سکوت، نظاره‌گر این وضعیت به هم ریخته‌ای هستند که آرامش و امنیت مردم را تهدید می‌کند و از ۸ سال گذشته تا کنون، بیش از پیش، قربانیان فراوانی را در کام خود فرو برده است، وچه بسا همراهی آنان، به این آتشِ افروخته، دامنه نیز داده و می‌دهد. بنابراین در اصل، ابتدا باید به حفظ خانواده بیندیشیم، چون باید خانواده به معنای واقعیِ آن محفوظ باشد و محفوظ بماند تا بتوان درباره‌ی معیشت آن دقیق‌تر سخن گفت؛ و این جز در سایه‌ی فرهنگ میسر نخواهد شد، حتی اقتصاد آن را نیز بدون فرهنگ، نمی‌توان اصلاح نمود. چه خوب است در ابراز همدردی‌های صمیمانه‌ی خود اشاره‌ای هم به معیشت سگ‌ و گربه‌هایی که جایِ نا به جایِ خود را در آغوش بعضی از خانواده‌های ایرانی باز کرده‌اند و گروهی از به‌اصطلاح هنرمندان نیز در تبلیغ آن اهتمامی عجیب دارند و هر از گاهی نیز، بی‌گناهانی در خیابان‌ها قربانی غریزه‌ی حیوانیِ این زبان‌بسته های اسیر می‌گردند، بنمایید و نقش مؤثر خود را در زدودن فرهنگ زشت و مضر همزیستی با حیوانات نجس و سگ‌گردانی در فضاهای عمومی که ضد حقوق حیوانات و ضد حقوق شهروندی‌ست، ایفا نمایید. در پایان، لازم است بگوییم آن‌چه بیش از همه دردناک‌‌تر است، مشاهده‌ی آشنا نبودن دلسوزان اجتماعی! با ساختار نظام اسلامی‌‌ست! همان نظامی که برای برپایی آن‌، رنج دوران برده و خون‌های فراوان داده‌ایم. جهت یادآوری؛ طبق قانون اساسی، رهبر انقلاب اسلامی، وظیفه‌ی اجرایی ندارد، بلکه مطابق نقش هدایتیِ خود، همواره احکام و رهنمودهای پدرانه‌ و مدیرانه‌ی خود را درباره‌ی همه‌ی مسائل از جمله مسائل اجرایی و به طور ویژه اقتصاد و معیشت، سال‌هاست، به طور مکرر به مسئولین و مردم ابلاغ نموده‌ است. باشد تا همگی، شنوایانی فکور و بینایانی بصیر و مردمانی منصف و صبور بوده و انتظار دیکتاتور بودن - که خصلت سلاطین ضد دین و دنیای مردم‌ است - از رهبر جامعه‌ی اسلامی نداشته‌ باشیم. آیا حکم قهری دادن در اجرائیات به معنی بستن راه فکر و عقل مردم و بی‌اعتبار کردن تصمیم آنان برای تعیین سرنوشت خود، هر چند غلط، نیست؟! پس برای مقامات اجراییِ منتخبِ ملت و مسئولیت‌های اجتماعیِ آحاد مردم، شأن و جایگاه بشری قائل شویم و عواقب تصمیمات اجتماعی خود را در گذشته و حال بپذیریم و برای رفع اشتباهات خود به حق و صبر روی آوریم. از این رو؛ از همه‌ی دلسوزان، تقاضا داریم مطالبات خود را آگاهانه و عالمانه به مبادیِ قانونیِ آن، ارجاع داده و برای رفع مشکلات اقتصادی و... به مردم نشانیِ غلط ندهند. ✍جمعی از جامعه‌ی فرهنگی کشور @t_manzome_f_r مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری