📚
مختصات ایران در نظم نوین جهانی
🔹[۱]. دهکده جهانی چندی است تغییراتی جدی را به خود میبیند. آن کدخدا دیگر ابهت پیشین را ندارد و این را در معاشرت با موجود خیالی به همه نشان داد. چنان به خفت افتاده است که همپیمانان او، تجربه نافرجام دوستی و همپیالگی با او را مایه عبرت دیگران عنوان میکنند. از آن سو، اسرائیل، همان صهیونیست غاصب، دیگر به جایی رسیده است که احساس سرگشتگی و ناتوانی در «بازدارنگی» خود در سرزمینهای اشغالی را جار میزند. دیگری، اکراین، همان یار غار یهود و دوست دیرین آمریکا، همان که مردمان چشم آبی و پوست سفید را در خود جای داده است، ناکام در جنگی شد که با وعده آمریکا پا به میدان آن نهاد و نارو خورد؛ اینک، به آینهای در پیش روی شیفتگان اخلاق و منش آمریکایی تبدیل شده است تا آینده خود را در آن ببینند. همه اینها به کنار، مردم آزاده جهان همه گوش شدند و همه هوش، و نظاره میکنند آنچه را تاکنون با چشم بسته مینگریستند، حال هر روزنه آزادیبخش را دنبال میکنند و فریاد آزادیخواهی از حلقوم گردگرفتهشان خاموش نمیشود. گویی دهکده جهانی چشم باز کرده و مترصد ترسیم نظم نوینی برای خویش است. اما ایران همان آغازکننده نقطه عطف انقلاب، در این نظم نوین مستحق و بلکه ملزم به تعیین جای نشیمن خود، پیش از اتمام نقشهکشی جهانی است. اما چه ساز و کاری لازم است تا ایران قلمبهدست در این طراحی باشد؟
🔹[۲]. از آنجایی که ما شهروندان مطیعی برای دهکده جهانی نیستیم(شهید آوینی)، حاضر نخواهیم بود دل به اصرار دشمن مبنی بر عادی شدن دولتی دهیم. ما هیچ برنامهای نداریم که خود را با ساز و کار نظام سلطه منطبق کنیم و همچون دیگر کشورهای «سربهزیر» خود را در ساختار جهانی هضم کنیم. با این وجود، در نگاه ما وارد شدن در خانواده جهانی امر بدی نیست، آنچه را ما نمیپسندیم، تحمیل وابستگی است. ما قائل به قطع ارتباط با دنیا نیستیم اما میخواهیم «هویت و شخصیت»مان از بین نرود(بیانات در دانشگاه امام حسین(علیهالسلام)؛ ۳خرداد ۱۳۹۵). بنابراین باید مرزبندی «صریح/بهجا/بهاندازه» با جبهه دشمن برای خود تعریف کنیم و با «منضبط» کردن ارتباطات خود با کشورهای جهان، ضمن حفظ «هویت» ایرانی-اسلامی خود، از ویژگیهای برتر هویتی آن کشورها بهره ببریم. به این ترتیب، باید این امیدواری را در مردم زنده نگهداشت که هم میتوان با جهان همافزایی کرد، در حالیکه مستقل، آزاد و مقتدر در «جایگاه اختصاصی» خود سربلند ایستاد.
🔹[۳]. تجربه چهل ساله انقلاب نشان میدهد که انقلاب ظرفیت مقابله با چالشها را در هر سطحی دارد. از آن سو، ما تحقق وعده الهی را به چشم دیدهایم؛ و باور داریم حتی وعده الهی نیز با تلاش و خواست یک ملت رقم میخورد. بنابراین، ایران باید جایگاه خود را نظم نوین جهانی «خود» طراحی و تعیین کند، پیش از آنکه مختصاتی بر او تحمیل شود. در راستای رسیدن به این مهم، باید قوی شویم؛ اقتصاد خود را به سمت «درونزا» و «اقتصاد مقاومتی» سوق دهیم تا تحریم و تغییرات و برگریزان جهانی نتواند بر آن موثر افتد. در تحصیل اقتدار، باید چنان عمل کنیم که به قله «بازدارنگی» دست یابیم؛ در این صورت است که دشمن ما را به رسمیت میشناسد و مجبور خواهد شد در برابر مردم ما گردن احترام خم کند. در این نقطه است که فکر و هوس اقدام برای براندازی و ضربه از سرش میپَرد. ما از فرهنگ غنی و پرباری برخورداریم، بنابراین باید توانایی و قوامیافتگی فرهنگی را تقویت کنیم تا ضمن وادار کردن دشمن بر کُرنش، قابلیت و جرأت صدور فرهنگ خود به دیگر کشورها را نیز در خود پرورش دهیم. اگر بخواهیم موارد گفته شده را در یک جمله جمعبندی کنیم، نتیجه این خواهد شد که ما «امروز به استحکام ساخت درونی ملّت و نظام اسلامی احتیاج داریم(در دیدار نمایندگان مجلس؛ ۳۰خرداد ۱۳۹۷). بنابراین، ایران اسلامی با گام نهادن به راه سومی که نه منطبق بر نظریههای خاک گرفته گذشته است و نه پایبند بر نظم منحّط جهانی، میتواند در شکلگیری نظم نوین جهانی نقش موثری را بر عهده بگیرد و جوامع بشری را از نفوذ فرهنگ غرب نجات دهد.
✍ راضیه شعبان
از فراگیران سطح۲ مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
@t_manzome_f_r