هدایت شده از اسماعیل فخریان
آرمان، راهبرد، واقعیت وظیفهٔ دولت جمهوری اسلامی این است که سه مؤلّفهٔ بزرگ را برای همهٔ تصمیم‌گیری‌ها و همهٔ اقدام‌ها در نظر داشته باشد: ➕مؤلّفهٔ اوّل عبارت است از آرمان‌ها و اهداف نظام جمهوری اسلامی؛ که این اهداف و آرمان‌ها مطلقاً نبایستی از نظر دور بشود؛ که آرمان نظام جمهوری اسلامی را می‌شود در جملهٔ کوتاهِ "ایجاد تمدّن اسلامی" خلاصه کرد. تمدّن اسلامی یعنی آن فضایی که انسان در آن فضا از لحاظ معنوی و از لحاظ مادّی می‌تواند رشد کند و به غایات مطلوبی که خدای متعال او را برای آن غایات خلق کرده است برسد؛ زندگی خوبی داشته باشد، زندگی عزّتمندی داشته باشد، انسان عزیز، انسان دارای قدرت، دارای اراده، دارای ابتکار، دارای سازندگىِ جهان طبیعت؛ تمدّن اسلامی یعنی این؛ هدف نظام جمهوری اسلامی و آرمان نظام جمهوری اسلامی این است. ➕مؤلّفهٔ دوّم عبارت است از راه‌هایی که ما را به این اهداف می‌رساند؛ راهبردهای عمومی و کلّی؛ این راهبردها را بایستی شناخت، تکیهٔ بر اسلامیّت، ملاحظهٔ ظالم نبودن و مظلوم نشدن در تعاملات گوناگون؛ اینکه فرمود: کُونا لِلظّالِمِ خَصماً و لِلمَظلُومِ عَوناً، این یک وظیفه است، این یک راهبرد کلّی است. راهبرد تکیهٔ به آراء مردم و آنچه که مردم‌سالاری را تشکیل می‌دهد و راهبردهایی از این قبیل؛ اینها سیاست‌های کلان و اساسی و راهبردهای اصلی نظام جمهوری اسلامی است برای رسیدن به آن آرمان‌ها؛ کار عمومی، تلاش عمومی، ابتکار عمومی، وحدت ملّی، و از این قبیل چیزهایی که وجود دارد. ➕[و سوّم] واقعیّات، واقعیّات را هم باید دید؛ آنچه ما لازم داریم، آرمان‌گرایی با نگاه به واقعیّت‌ها است. واقعیّت‌ها را هم باید درست فهمید، آنچه که از واقعیّت‌ها موجب اقتدار است، آنها را باید شناخت؛ آنچه از واقعیّت‌ها که کمبود و نقص است، آنها را هم باید شناخت؛ آنچه که مانع حرکت است، اینها را باید شناخت؛ واقعیّت‌ها را باید درست فهمید. تعدادی از این واقعیّت‌ها [عبارت است از] وجود فکرهای برجسته، وجود عناصر فعّال و مبتکر، رواج معرفت دینی و معنویّت در بین بخش وسیعی از نسل جوان، بقاء شعارهای دینی و اسلامی، نفوذ روزافزون نظام جمهوری اسلامی در منطقه و در عالم؛ اینها واقعیّت‌هایی است که وجود دارد؛ این واقعیّت‌ها را هم باید دید. البتّه واقعیّت‌های تلخی هم در کنار این، مثل همهٔ زندگی انسان که مخلوطی از شیرینی و تلخی است، وجود دارد؛ با تکیهٔ به آن واقعیّت‌های شیرین و تقویت آنها، بایستی کوشش کرد برای اینکه واقعیّت‌های تلخ و نامطلوب زدوده بشوند یا کم بشوند. 🔸این سه عنصر را باید در نظر داشت؛ یعنی آرمان‌ها را از نظر دور نداشت، راهبردها را نبایستی از نظر دور داشت، البتّه واقعیّت‌ها را هم باید دید. اگر چنانچه واقعیّت‌ها را نبینیم، راه را درست نخواهیم رفت؛ امّا وجود واقعیّت‌ها هم نبایستی ما را از راه‌هایمان منصرف بکند. اگر چنانچه وجود یک صخره‌ای در راه موجب بشود ما از راه برگردیم، خطا کردیم؛ اگر وجود این صخره ندیده گرفته بشود و بی‌محابا انسان برود، باز هم خطا کرده؛ امّا اگر چنانچه نگاه کنیم ببینیم در اطراف این صخره چه راه‌هایی را می‌توان ایجاد کرد، یا خود این صخره را چگونه می‌توان برداشت، یا در او منفذی ایجاد کرد، یا راه موازی‌ای برای آن پیدا کرد، آن‌وقت این نگاه صحیح به واقعیّت‌ها است، این همان کاری است که امام بزرگوار ما در فصل اوّل این انقلاب یعنی در آن ده سالِ تعیین‌کننده و بسیار حسّاس انجام دادند. امام بزرگوار، در مقابل واقعیّت‌ها چشم خود را نبست، امّا کوتاه هم نیامد، راهبرد را فراموش نکرد. ببینید وضعیّت امام را، زندگی امام را، شعارهای امام را؛ امام بزرگوار همان کسی است که در مورد مسئلهٔ رژیم صهیونیستی از هیچ کس تقیّه نکرد؛ اینکه رژیم صهیونیستی یک غدّهٔ سرطانی است و باید از بین برود، این حرف امام است. در قبال شرارت‌های قدرت مستکبر و مداخله‌گر آمریکا هیچ تقیّه‌ای و ملاحظه‌ای نکرد؛ اینکه آمریکا شیطان بزرگ است، این حرف امام است. اینکه حملهٔ جوانان مسلمان و دانشجویان مسلمان به سفارت آمریکا و تصرّف ابزارها و مدارک جاسوسی آن‌ها را امام انقلاب دوّمی دانست که شاید از انقلاب اوّل مهم‌تر است، این حرف امام است؛ این‌ها حرف‌های امام است، این‌ها روش‌های امام است. در قضیّهٔ جنگ، اینکه فرمود: جنگ تا رفع فتنه، این حرف امام است؛ دیگران می‌گفتند جنگ جنگ تا پیروزی، امام فرمود جنگ تا رفع فتنه. این ایستادگی‌ها بود که پایهٔ این نظام را مستحکم کرد.(۱) ۱. بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری ۱۳۹۲/۰۶/۱۴ @fakhrian_ir