#خاطرات_رهبر_انقلاب ۹۹
قصه اصـحاب کهف را از شـما یاد گرفتم.
ماه رمضان بود، فکر کردم براي اینها چه مطلبی را مطرح کنم که خوب باشد. به مناسـبت حال خودم گفتم که سوره کهف را برایشان تفسـیر میکنم. براي این کار، من به تفاسـیر مختلف و به تاریـخ مراجعه میکردم و در آن جلسه-که جلسهي خیلی پُرشور و خوبی هم بود- این مـاجرا را در شـبهاي مـاه رمضـان پشت سـر هم بیـان میکردم. پس از این قضـیه هم بارها داسـتان اصـحاب کهف را گفتهام و شـنیدهام و خواندهام؛ اما حقیقت قضـیه این است که قصه اصحاب کهف را از شما یاد گرفتم! آن شبی که شـما آن صـحنه بسـیار زیبا و قوي و پیچیـده و عالی را اجرا کردیـد، من فهمیـدم که «اذ قاموا ربّنا ربّ السماوات و الأرض» یعنی چه! آن شب من این را به چشم خودم دیدم. شماحقیقتاً یک داستان قرآنی را زنده و مجسم کردید و آن را در مقابـل چشم بیننـدگان قرار دادیـد؛ این کـارِ خیلی بزرگی است.
بیانات در دیـدار دست انـدرکاران مجموعه تلویزیونی مردان آنجلس در هشتم اسفند۱۳۷۷
#خاطرات
#رهبر_انقلاب_اسلامی
#سید_علی_خامنه_ای
#تبیین
@t_manzome_f_r