📗بریدهای از جلسۀ دوازدهم کتاب طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن
توحید و نفی طبقات اجتماعی
پس خالق و معبود و مدبر امور همگان خداست. اين مسئلۀ خيلى مهمى است که اگر چنانچه خالق و معبود يكى شد، ناگزير انسانها در يك طبقه و يك ترازند. همه از اصل و ريشۀ مادىِ واحدى آفريده شدند. روى اين كلمۀ مادى دقت داريم، تكيۀ مخصوص داريم؛ از جنبۀ مادى، از جنبۀ ساختمان بدنى، همۀ انسانها از يك اصل و يك ريشه آفريده شدهاند. هيچكس در آفرينش از مزيتى كه منشأ برخورداريهاى حقوقى باشد، بهرهمند نيست.
اين را هم دقت كنيد؛ نهاينكه از مزيتى برخوردار نيست؛ چرا، ممكن است انسانهايى بر اثر شرايطى، يك استعداد خاصى پيدا كنند؛ خب، يك مزيتى شد. يك نفر ممكن است از لحاظ شرایط خِلقتى جورى بهوجود آمده باشد كه نابغه باشد. ممكن است كسى از پدر و مادرى توليد شده كه بااستعداد است. يكى کماستعدادتر است، يكى نيرومندتر است، يكى ضعيفتر و لاغرتر است، يكى زيباتر است، يكى زشتتر است، پس اين اختلافات هست، اما اين اختلافات منشأ اختلاف حقوقى نيست. چنين نيست كه آنكسىكه از قواىِ جسمىِ بيشترى برخوردار است، از حقوق اجتماعىِ بيشترى برخوردار باشد، ابداً! چنين نيست آنكه در يك خانۀ اشرافى و متنفّذى به دنيا آمده، از امكانات بيشترى برخوردار باشد. هرگز! اسلام اگر مدرسه باز مىكند، براى همۀ بچهها باز مىكند؛ اگر تعليم و تربيت مىدهد، براى همۀ بچهها مىدهد؛ اگر به انسانها امكان كسب و كار و تلاش و سعى در زندگى مىدهد، به همه مىدهد؛ كار اگر مىدهد، به همه مىدهد.
#خلاصه
#کتاب_اول
#جلسه_دوازدهم
#کتاب_طرح_کلی_اندیشه_اسلامی
@t_manzome_f_r