📗بریده‌ای از جلسۀ چهاردهم کتاب طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن فلسفهٔ نبوت شما ببينيد مكتب‌‌‌‌‌‌های عقلی را و فلسفی را که چطور درمقابل هم صف‌‌‌آرایی می‌‌‌كنند. ببينيد كه انسانيت تا به يك مبدأ و نقطه‌‌‌ای فراتر و بالاتر و عميق‌‌‌تر از خرد انسان متصل نباشد، نمی‌‌‌تواند راه به هدايت و سعادت برساند. نبوت معنايش اين است؛ يك نيرويی بالاتر، يك هدايتی قوی‌‌‌تر و عميق‌‌‌تر از هدايت حس، از هدايت غريزه، از هدايت عقل لازم دارد انسان. اين هدايت می‌‌‌آيد چه‌كار می‌‌‌كند؟ می‌‌‌آيد با حس شما رقابت می‌‌‌كند؟ می‌‌‌آيد با غريزهٔ شما مخالفت می‌‌‌كند؟ می‌‌‌آيد سر عقل را به سنگ می‌‌‌زند؟ ابداً. او می‌‌‌آيد تا عقل را راهنمايی كند، تا عقل را پرورش بدهد، تا عقلِ دفن‌شده را از زير خروار‌‌‌ها خاك بيرون بياورد. اميرالمؤمنين ما صلوات‌‌الله ‌‌‌و سلامه‌‌‌‌عليه، اشتباهی گفتم، اميرالمؤمنين بشريت ـ منحصرش نكنيم به خودمان اميرالمؤمنين را ـ او معلم بشريت است، اميرالمؤمنينِ بزرگ بشريت می‌‌‌گويد پيغمبران را خدا فرستاد، بنابر آنچه كه در نهج‌‌‌البلاغه است، تا اينكه وادار كنند انسان‌‌‌ها را تا به ميثاق و پيمانِ فطرت خود پايبند بمانند و نعمت‌‌‌‌‌‌های فراموش‌شده را به‌يادشان بياورند، بعد «وَ يُثيروا لَهُم دَفائِنَ العُقولِ»، خردها، عقل‌‌‌ها، درك‌‌‌ها، شعور‌‌‌های جامعه‌‌‌‌‌‌های بشری كه به‌وسيلهٔ فرعون‌‌‌ها و نمرود‌‌‌ها و بزرگ‌‌‌ها و قدرتمند‌‌‌ها دفن شده بود، پيغمبران می‌‌‌آيند تا اينكه اين دفينه‌‌‌‌‌‌ها را بيرون بياورند، اين عقل‌‌‌های دفن شده را بر شورند. فرعون دوست نمی‌‌‌دارد كه مردم دارای عقل باشند، دوست نمی‌‌‌دارد كه انسان‌‌‌ها بفهمند؛ چون اگر بفهمند، او وجودش باطل و افسانه خواهد شد، که اين را در بحث‌‌‌‌‌‌های بعدی نبوت به تشريح خواهيم ديد ان‌‌‌شاءالله. فرعون دوست نمی‌‌‌دارد كه مردم نيروی خرد را به‌كار بزنند؛ چون اين‌‌‌جور است، نيروی خرد را دفن می‌‌‌كند، چه‌جوری دفن می‌‌‌كند، بحث‌‌‌‌‌‌های بعدی‌ست ان‌‌‌شاءالله. پيغمبران می‌‌‌آيند اين دفينه‌‌‌‌‌‌ها را، اين خزينه‌‌‌‌‌‌ها را، اين گنج‌‌‌‌‌‌های پنهان و مخفی را استخراج می‌‌‌كنند، تصفيه می‌‌‌كنند، می‌‌‌دهند دست مردم. @t_manzome_f_r