🌎 یادتان باشد هدف زندگی خواست من نیست مقصد در دنیا فقط رضایت خداوند است . قسمت سوم چرا فرزندانمان را بد تربیت می کنیم ؟ چرا آنها را دنیا طلب بار می آوریم ؟ چرا هدف گرایی شخصی را در ذهنشان می کوبیم ؟ چرا به آنها نمی گوییم به خاطر خدا تلاش کنند ؟ چرا به دخترانمان یاد داده ایم که وقتی خانه شوهر رفتند عقده های دنیایی خودشان را بر سر مردشان خالی کنند ؟ چرا آنها را راضی به رضای خدا بار نمی آوریم ؟ چرا هر جا که می رویم می گوییم باید این شخص هدایت شود در حالیکه خدا نمی خواه د او را هدایت کند و اجباری وجود ندارد ! چرا فکر می کنید حتما باید مملکت اصلاح شود ، حتما باید مردم آدم شوند ، در حالیکه شاید رضای خداوند به این نباشد . شما تلاشتان را بکنید اما خودتان را به آب و آتیش نزنید . مگر مومنین در دنیا اهل آرامش نیستند پس چرا خودتان را پیر می کنید ؟ چه کسی گفته است که حتما باید مملکت این شود یا آن شود . چه کسی گفته است که به هر قیمتی و پا گذاشتن روی حقوق و به هر بهایی حتما باید فلان و فلان شود که اگر فلان نشود مملکت نابود می شود ! نابودی و یا پایداری مملکت به دست من و شماست یا به دست خداوند است . مگر ما و شما هستیم که جامعه اسلامی را هدایت می کنیم . ما و شما و همه مردم سربازان و بنده های خدا هستیم . هر کسی نقشی دارد البته باید آنگونه که خدا راضی است اتفاق بیافتد . شاید علت اینکه مردم از دین زده شده اند یا اینکه مردم ناراضی گشته اند به خاطر این بوده که ما می خواستیم به زور انها را هدایت کنیم و یا اینکه بزور آنها را محافظت نماییم . آیا ما کاره این مملکتیم یا خداوند و امام زمان نگهدار هستند ؟ چرا ما طبق دستورات اسلام و با صداقت و با نوع تبلیغی ائمه اطهار حرکت نکنیم و خودسرانه به اسم هدایت مردم از هر روش و فعالیتی برای هدایت زوری مردم استفاده می کنیم ؟ چرا ما در این دنیای بی نظم و پر از هرج و مرج حسین وار زندگی نکنیم و به خاطر حق بهشت را نصیب خود نکنیم ؟ هدف بهشت است یا هدف دنیاست ؟ هدف ظاهر اسلام است یا هدف باطن آن ؟ البته که کوشش باید باشد تلاش باید باشد اما برای خدا باید باشد نه برای خواسته های ما ... نگهداری و هدایت و حفظ این جامعه مردمی ، همه به دست خداست . تا خدا نخواهد اتفاقی نمی افتد ، پس چرا عجله می کنیم ، خودمان را پیر می کنیم و در آخر فقط خراب می کنیم ؟ چرا راه و روش امامان مان را در حفظ جامعه اسلامی اتخاذ نمی کنیم . چرا حتما باید زنده باشین و خراب کنیم؟ شاید باید شهید شویم و آباد کنیم ... چرا برای خدا تعیین و تکلیف می کنیم ؟ هر کس باید کار خودش را درست انجام بدهد . امام حسین وقتی به کربلا رسید ، می توانست به خاطر حفظ جامعه اسلامی با یزید ساخت و پاخت کند ، اما او وقتی دید مردم او را نمی خواهند تن به ذلت و خودفروختگی نداد و شهادت را آرمان خودش ساخت . آیا او نمی توانست مصلحت اندیشی کند تقیه کند و هزار اما و اگر بیاورد تا جان خودش و خانواده اش را به خاطر آینده امت اسلام حفظ بنماید ؟ آری جای خدا تصمیم نگیریم ما فقط باید وظیفه امان را مطابق با حق انجام دهیم . گاهی خواست الهی این است که اگر امام حسینم باشی شهیدت کنند و به ظاهر در دنیا پیروز شوند . به خاطر خدا و برای خدا حرکت کنیم و حق را ناحق نکنید و ایمان و اعتقاد به هدایت و حاکمیت الهی داشته باشیم . و بدانیم همیشه خواست ما ، به معنای خواست خداوند نخواهد بود . ✍علیرضا ساغندی @tarighatezendegi