#شخصی
🌏 چرا باید نماز بخوانیم ؟
(دلیل عقلی بر خواندن نماز)
قسمت اول
علت آن این است که باید بندگی خدا را بکنیم ! انسان موجود نیازمندی است ، راه گریزی از بندگی ندارد ، اگر بندگی خدا را نکنیم باید بندگی دنیا و متعلقاتش و به تبع آن بندگی هوا و هوسمان را داشته باشیم و بندگی خدا صورت نمی گیرد مگر به شناخت خدا و اطاعت از او! و اطاعت از خداوند صورت نمی گیرد مگر به صدور اوامر و نواهی از ناحیه او ،و اوامر و نواهی صادر شده از او اطاعت نمی شود، مگر به وعده آخرت و زندگی جاودان و بهشت ابدی انسان ! چرا که اگر ابدیتی برای انسان درکار نباشد ،عبادت خدا بی ثمر می شود ، زیرا عبادت خدا در گرو تسلیم و سرکوبی خواهش های نفسانی است که اگر آخرت نباشد ، این مجاهدت و از خودگذشتگی غیر معقول می شود چرا که انسان در دنیا به بندگی مختار است و نه مجبور! و انسان مختار ،عمر کوتاه و لذات آن را فدای عبادت بی اجرو مزد نمی کند!
و وعده آخرت داده نمی شود ، مگر با ارسال وحی و ارتباط با بشر ! تا خداوند وعده آخرت ندهد ما از کجا باید بفهمیم که آخرتی هست ؟ اگر هم حتی ظن و گمان به آخرت ببریم ، چگونه قاطعانه به آن علم پیدا کنیم ! اگر هم حتی علم پیدا کنیم ، راه رسیدن به آن چگونه خواهد بود ؟ اگر ما با عقل خودمان یکسری کارها را به خواست خدا نسبت دادیم ، چرا دیگری با عقل خودش ، خواسته های متفاوتی نسبت به ما به خدا نسبت ندهد ؟ و واقعا ما چگونه علم پیدا می کنیم که سیره انسان کامل و اهل بهشت ، دقیقا چگونه باید باشد ؟ الان که ما این حرف ها را می زنیم به خاطر علم به وجود آخرت از زبان ادیان الهی است ، واقعا اگر ادیان الهی نبودند ، پیامبری نبود ، هدایتی نبود ، و فرض کنید مثلا یک انسانی بلند میشد و می گفت من با عقل خودم یافتم که بهشت و جهنمی هست و باید اینگونه عمل کرد ، جدن چرا باید به او اقتدا کنیم ؟ چه جبری وجود دارد که او راه حق را یافته است ؟ چه الزامی وجود دارد که خداوند او را هدایت و رهبری کند و کارش را بتواند به سرانجام برساند ، اصلا چگونه جبهه شر و منفی می گذاشتند چنین انسانی اگر واقعا راهش حق بود رشد کند و چگونه او با چنین عزم و اراده ای تنها بر پایه یکسری اوهام و خیالات که فکر می کند از ناحیه خداوند ماموریت دارد می تواند برای خدا مبارزه کند و در آخر پیروز هم بشود ؟ واقعا هدایت خدا این شکلی اصلا ممکن نیست ! چرا که به کوچکترین اتفاق و حادثه ای تزلزل و یاس و ناامیدی در شخص مدعی هدایت پیدا می شود و این عزم و اراده ، و این قاطعیت در امر هدایت ، برای کسی اتفاق نمی افتد مگر اینکه خداوند واقعا به او وحی کند و حقیقت را به او الهام کند !
و الا تنها با تکیه بر عقل خودش ، اگر هم حتی علم به آخرت پیدا کند ، جدن این سوال پیش می آید چگونه است که خداوند انسان ها را در دنیا در امتحان قرار داده باشد و آخرتی هم در کار باشد ، اما آنها را به بهشت و جهنم نوید نداده باشد !؟ آیا روز قیامت نمی شود یک عده ای بلند شوند و بگویند خدایا تو که به ما حرفی نزده بودی ! و فلانی تنها با حدس و گمان خودش ادعای بهشت و جهنم کرد ، حال آنکه باز با حدس و گمان خویش راه سلوک و هدایت را برای ما نشان داد ، و وقتی از او پرسیدیم این راه را از کجا اوردی گفت با عقل خودم رسیدم ! تازه چون با عقل خودش اراده کرد ، عزم و تصمیمش او را سودی نبرد و نتوانست صدایش را جز خودش و دو نفر کناریش به بقیه هم برساند و خیلی ها سخن او را نشنیدند و حرف و گام اندک او هم جز زمان کوتاهی ماندگار نبود و جدن این چگونه هدایتی است ؟ خدایا آیا ممکن است از ما انتظار داشته باشی که چون یک انسان با عقل خودش احتمال بهشت و جهنم داده و با عقل خودش برای ما دستور زندگی بافته است و اصلا نتوانسته صدایش را هم به ما برساند و باز نتوانسته در مقابل جبهه شیطان دوام بیاورد و یک زمان در کل این دوران انسانیت ،تنها او به عقلش چنین رسید و دیگر زمان ها بدون هدایت بودند و یا اینکه در هر زمانی هر کسی بلند شد و با عقل خودش گفت راه من درست است و هر کسی را دیگری را در زمان های دیگر یا نشنید یا ندید یا انکار کرد و یا تایید نمود و اگر تایید نمود بخشی از آن را پذیرفت آن هم باز با عقل خویش ، حال چگونه راضی میشوی ما او را اطاعت می کردیم و او را جانشین شما روی زمین قرار می دادیم ، در حالی که هیچ سند و امضایی از شما درباره او و سیره او و وعده اش به ما نرسیده است ؟ و او نیز حتی خودش هم اعتراف می کند که تنها در اوهام و خیالاتش جانشین شما روی زمین است ! و باز در حالیکه خدایا ما هم عقل و سری داشتیم و با عقل و سرمان یقین داشتیم که او جز یکسری چرندیات چیز دیگری نمی گوید ،و اگر باید به حرف های مفت همدیگر عمل می کردیم پس چرا او به حرف ما بلند نشد و آخرت و گفتارش را کتمان ننمود؟و ما را به پیامبری تو برنگزید؟ و تو ما و دیگر یارانمان را اهل بهشت نکنی؟
🌏 علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi