#شخصی
🌏 چرایی وجوب ارسال دین از ناحیه خداوند توسط پیامبران الهی ؟
(چرا با اکتفا به عقل خودم در دنیا زندگی نکنم ؟)
قسمت دوم
الحمدلله خداوند حکیم پیامبران متعدد برای انسان ها فرستاده است و این خط هدایت از زمان اولین انسان تا الان به صورت مستییم و یکپارچه ما را هم دربر گرفته است و دیگر کسی نمی تواند بگوید حال که پیامبران آمده اند ، من با عقل خویش راه خداوند را بر می گزینم ، چرا که او هدایت خدا را که توسط انبیا به او رسیده است را نادیده میگیرد و چنانچه گذشت گفتیم عقل منهای وحی ، آن بعد زمینی و خاکی و دنیایی و حیوانی انسان را در بردارد و چنان دستور می دهد که نفس انسان خوشش بیاید و بر غرورو منیت و خودخواهی انسان می افزاید ! و انسان را در دنیا دو خط و راه نباشد ، یا پرستش دنیا و هوا و هوسش و در نتیجه رسیدن به خودخواهی و کبر و غرور و یا پرستش و بندگی خدا و اطاعت از اوامر او و در نتیجه تسلیم محض خداوند بودن ! اما اگر انسان با خودخواهی و دنیاپرستی بهشت برین برایش بود ، پس دیگر امتحان در دنیای فانی چه حاصل بود ؟ امتحان بر سر این میشود که چه کسی پیروی از خداوند می کند و چه کسی پیروی از آنچه که خودش فهمید . اینجاست که بهشت و جهنم مفهوم می گیرد ! و الا انسان ها به دنیا بیایند و هر کاری خواستند بکنند و در آخر به دیار دیگر هم بروند و همه یا در بهشت روند که امری غیر معقول است و یا یک عده به جهنم و دیگری به بهشت ، آخر به کدامین میزان و سنجشی از سوی خداوند اینگونه صورت می پذیرد ؟
پس راه برای انسان در دنیا دوچیز است !
اول را خداخواهی و حق خواهی ، دوم راه خودخواهی و خودبینی !
برای رسیدن خداوند به مقصودش و شناسایی افراد با خدا ، باید خداوند یک سری اوامر و نواهی از سوی خودش بیرون دهد تا انسان ها آن را بشنوند و عمل کنند ! اگر اینگونه نباشد و هر کس با عقل خودش حکمت دنیایش را بفهمد و بر فرض حکمت دنیا هم بهشت و جهنم باشد و انسان با عقل خودش بخواهد که چگونه به آن برسد یا نرسد ، این رویه جز ادامه دهنده راه خودخواهان راه دیگری نخواهد بود !
پس بر خداوند واجب است ، برای هدایت انسان ، اولا حکمت آفرینش او را بیان کند ، ثانیا برای رسیدن به بهشت و دوری او از جهنم راه و روشش را به او بگوید ! و راه و روش رسیدن به بهشت از ناحیه خداوند جز صدور اوامر و نواحی از ناحیه او راهی را به دنبال ندارد ! تا انسان با عمل به آن اوامر و نواهی فرقش با دیگر انسان هایی که راه خودخواهی را که آن بود که آنچه خودشان فهمیدند عمل نمودند ، متمایز گردد و اهل دوزخ و بهشت شناسایی شوند .
و اینجاست که وجوب اعمالی همچون نمازو روزه و اطاعت از آن آنگونه که توسط پیامبر به ما رسیده است ، قطعیست و نمی توانیم اوامر و نواهی الهی را کتمان کنیم و مثلا بگوییم من دوست دارم طبق عقل خودم مثلا جور دیگدی نماز بخوانم ! یا مثلا خوابیده با خدا دردو دل کنم ! یا مثلا نماز را فارسی بخوانم چون عقلم می گوید من فارس زبان هستم ! یا مثلا عقلم می گوید نماز صبح چون حال بسیاری دارم می توانم نماز صبح را ۴ رکعت بخوانم و یا مورد های دیگر ...
پس نه تنها نمی توان اوامر و نواهی خداوند را کتمان نمود ، حتی نمی توان آن را به نفع خود و طبق عقل خود تغییر داد !
و اینجاست که بار دیگر حقانیت آیین اسلام برای همگان هویدا میشود و میبینیم که خداوند چگونه برای هدایت انسان ها همه چیز را بدرستی سر جای خود قرار داده است ! ...
✍ علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi