🌏 مشکلات همه انسان ها تنها اقتصاد و معیشت است ! یک وقتی فکر می کردم ، بخشی از مشکلات ما اقتصادیست ، امروز فهمیدم تمام مشکلات و گرفتاری انسان ها اقتصاد است ! واقعا آن کس که اول بار گفت اقتصاد مادر همه علوم است باید اسمش را با طلا چاپ کرد ... اما چگونه به این نتیجه رسیدم ! اقتصاد ، مایه آرامش و آسایش مردم است ! یعنی مردم به دنبال تامین اقتصاد می روند تا به آرامش و آسایش و رفاه برسند . یعنی هر چه انسان به آرامش و آسایش بیشتر برسد آن شخص اقتصاد زندگیش برتر از دیگران است ! سوال آیا آرامش و آسایش را صرفا پول مشخص می کند ؟ یعنی هر کس پول بیشتر داشته باشد ، به آرامش بیشتر می رسد و لذا اقتصاد و معیشتش تامین تر است ؟ تنها انسان های ظاهر بین ، عجول ، جاهل و خود رای هستند که می گویند پول مادر همه رفع گرفتاری هاست ! ما انسان های زیادی می بینیم که با توجه به پول پرستی و دست و پا زدن های زیاد برای رسیدن به آن ، در خیلی از باتلاق ها و مشکلات و گرفتاری های زندگی افتاده اند ، که حاضرند از ذخایر مادیشان ، پول زیادی خرج کنند تا از دام آن رنج و سختی ها خلاص شوند اما علی رغم بهت و حیرت فهمیده اند که پول گره های آن ها را باز نمی کند ! روی سخنم این نیست که پول تولید لذت نمی کند ! تکیه به پول و مادیات با انتظار سعادت و خوشبختی همیشگی در تمام ابعاد زندگی خواب و خیال باطل است . پول به خودی خود همچون دیگر مادیات شاید لذات و شهوات انسان را به ظاهر سیر کند و به صورت تند و سریع و زود گذر ، سطحی و کاذبانه به انسان آرامش و آسایش هایی ببخشد ، اما حقیقت این است که هیچ تضمینی وجود ندارد که پول به خودی خود راه گشا باشد و انسان را به آرامش همیشگی در تمام ابعاد به خوشبختی در دنیا برساند ! با دیدن زندگی های مردم دریافته ام که خوشبختی و آرامش محصول عاقل بودن انسان است و رسیدن به این عقل که نهایت آرامش و آسایش را در دنیا برای انسان تامین می کند پروسه طویل و سنگینی دارد ! همان گونه که انسان یک شبه نمی تواند پولدار شود و پول هایش را برای مدت ها حفظ کند ، انسان یک شبه هم نمی تواند به چنان عقلی برسد که بتواند آرامش و آسایش دنیایش را تامین کند و این آرامش را تا مدت های طولانی حفظ کند ! و این را هم باید گفت من این را نمی خواهم بگویم که پول و مادیات دنیا از وسایل خوشبختی انسان در دنیا نیست ، من فقط می گویم پول می تواند خوشبختی باشد می تواند هم باعث بدبختی افراد شود ، لذا نمی توان چنین وسیله ای که خودش فاقد شعور و قدرت است و بی خبر از سعادت افراد است ، هدف قرار داد ! هدف باید چیزی باشد که تضمین کننده آسایش و آرامش است . خب اگر پول به خودی خود حلال مشکلات نیست و تضمینی در آرامش و سعادت نمی کند پس اولین قدم برای رسیدن به معیشت و اقتصاد چیست ؟ ما باید دم چه کسی را بگیریم و برای چه کسی تلاش کنیم ؟ اول ایمان به نظم این عالم است . انسانی که عالم به قاعده و قانون در این دنیاست ، فکر نمی کند که من چه نظمی از این عالم دوست دارم پس همان طور که میلم می کشد آن را انتخاب کنم و همان جور عمل کنم ! خیر در این صورت شما به نظم این عالم ایمان نیاورده اید ، شما خودتان را یک پا ناظم عقل کل یا به عبارتی خدا می دانید که آنچه می خواهید را به اسم نظم ، به جریان می اندازید ! در حالی که واقعیت این است که شما خدا نیستید ! ایمان به نظم یعنی ، باز کردن چشم ها و گوش ها و دیدن حقایق و در آخر تسلیم حقیقت بودن ! یعنی سرکوب خودخواهی ها و خودمحوری های باطل که شما را به سمت خدا بودن کاذب می کشد ... شما وقتی عاقل می شوید که خودتان را فراموش کنید و غرق در حقیقت شوید ! و اینبار با چشمان بیدار و گوش های شنوا حقیقت را ببینید و بشنوید و آن را بر خلاف امیال و خواسته های خودتان که هر چه تا حالا درد و مصیبت کشیده اید از همین لذت طلبی های عجولانه بوده است ، اعمال کنید ! نمی شود جلوی سنگ بنشینی و از او بخواهی که تو را سیراب کند ! سنگ آبکی نیست تا تو را سیراب کند ! همان گونه که ظاهر این دنیا قانون دارد ، باطن این دنیا هم قانون دارد برو از همان کس که نظم داده بخواه تا تو را به قوانین خلقت آشنایت کند ! اگر نظمی هست ناظمی هم هست ... اگر تسلیم نظم ناظم شدی و در طلب آسایش و آرامش ، از او مدد جستی و با چشم و گوش باز بدون خودخواهی و خود رایی در زمین سیر کردی ، آن وقت حال زار مردمان خودرای و جاهل را خداوند به تو نشان می دهد و می توانی راه عاقلان را دریابی و خودت را در مسیر آنها بیاندازی تا به آن آسایش و آرامشی که چرخه اقتصاد زندگی تو به آن بستگی دارد برسی ... آری تمام مشکلات بشر از سر تامین اقتصاد و معیشت است ! اما به واقع راه رسیدن به این معیشت پر خیر و برکت چیست ؟ آیا راه نادیده گرفتن حقیقت و ادعای خدایی کردن است یا دیدن حقیقت و تسلیم خدا شدن است ؟ ✍ علیرضا ساغندی @tarighatezendegi