#شخصی
🌏 کسی که باور کند زمین هیچگاه خالی از هدایت خدا نمی شود ، امامت ۱۲ معصوم و حقانیت مرجعیت و ولایت فقیه را می پذیرد و خودش را خادم بی چون و چرای امت حزب الله قرار می دهد .
انسانی که باور دارد بهر حکمتی آفریده شده است و دنیا نمی تواند به خودی خود پاسخ گوی آن حکمت باشد و انسان هم بدون هدایت و دست خداوند توانایی فهم آن را ندارد لذا زمین خالی از حجت و پرچم الهی را در هیچ زمان نمی تواند قبول کند ، چنین انسانی که دانست خداوند از طریق پیامبران خود یکی پس از دیگری این پرچم هدایت را روی زمین در دست گرفتند تا به پیامبر خاتم محمد مصطفی رسید و ایشان در کنار قرآن مفسر و هدایت کننده امت اسلام بودند، بعد از رحلت پیامبر نیز برای تفسیر درست از قرآن و هدایت و رهبری بشر ، همان طوری که قرآن آن روز بدون رهبر و امام نمی توانست حجت قرار بگیرد ، امروز نیز بدون امام منصوب از ناحیه خدا حجت قرار نمی گیرد ! و وقتی که دید و شنید که در روایت های متعدد از راویان حدیث امامیه ، تعداد و نام و مشخصات امامان بیان شده است ، به جای شک و تردید ، آن را حجت و برهانی بر صدقیت راه آنان بر خلاف اهل تسنن می خواند و می گوید جای شگفت آنجا بود که خداوند آنها را از قبل معرفی نمی کرد ! زیرا که اگر چنین نمی شد کج روی ها و انحرافات از سوی مسلمانان محتمل بود و این خودش برهانی بر اثبات راه امیرالمومنین است .
آن انسان پس از آن وقتی خودش را در جامعه فعلی و در عصر غیبت می نگرد و با چشم هایش می بیند که به راستی چگونه مذهب تشیع علیه باطل و شیطان بزرگ می ایستد و مجاهدت می کند و علما و شهدایی که پای این مکتب بوده اند چگونه انسانیت توحیدی را به نمایش می گذارند ، این گونه می شود که می گوید اگر من توانستم در این عصر ، حق و باطل را بشناسم و آن را از هم تمییز دهم همه را مدیون این امت واحده و قدرت اسلام مهدوی هستم !
و برای این که بداند حرف و سخن امامان چه هست و نیست و تکلیف او در نزد خداوند چه هست ، رجوع به همان علمایی می کند که قبل از او ، با خدماتشان او را به سمت اسلام حق ، اسلام ۱۲ امامی کشیده اند ! راه همان شهدایی را می رود که به خاطر اینکه حق نابود نشود و قدرت کاملاً به دست طاغوت و استکبار نیفتد و پرچم خدا روی زمین باقی بماند چه خون ها داده اند و چه مجاهدت ها که نکرده اند ... .
آخر او چه حرفی بالاتر از آنها دارد بزند ، اویی که هدایت شده همین دستگاه امام زمانی هست ...
لذا خاضعانه راه آنها را راه امام غایبش می بیند ، که راهی روشن تر از آن ها نیست ، و در فروع دین و اصول دین با آنها هم پیمان می شود و سعی می کند که در همه حال فرمان پذیر آنها باشد !
اما در این بین می بیند که امروز پرچم ولایت در غیبت امامش ، بعد از امام خمینی که اکثریت بالاتفاق مراجع عظمای تقلید در داخل و خارج از ایران ایشان را ولی فقیه خود می دانند ، امروز امام خامنه ای ولی فقیه اوست ! و می بیند چگونه امت حزب الله که جز راستی و درستی قدمی بر نمی دارد ، در کل جهان همه گوش به فرمان او هستند ! و با این اوصاف چگونه می تواند راهی را برگزیند که با حزب الله متفاوت باشد و کسی را ولی خودش بداند که پرچم حق امروز ، او را به ولایت قبول ندارند ، آخر راهی که با راه حزب الله که راه حق است اگر باشد ، متفاوت است و راه متفاوت و جدای راه حق ، جز باطل چه می تواند باشد ؟ اگر آن راه حق است پس باید همراه و هم مسیر امت حزب الله باشد و آن راه هم چیزی جز تقلید و فرمان بری از ولایت فقیه نیست پس دیگر چه راهی باقی می ماند جز راه حزب الله ، که او در انتخابش در شک و تردید باشد ؟
و وقتی با چشمانش می بیند ، آنهایی که ادعای حق بودن کردند و چگونه در مقابل ولی فقیه ایستادند و چگونه راه بطلان و شقاوت را پیش گرفتند و چگونه با حزب الله دشمن شدند و سخن نگفتند و اقدامی انجام ندادند مگر به ضرر اسلام و به سود دشمنان اسلام ، چگونه راه آنها را به راه حق تشخیص دهد حال آنکه بطلانشان آشکار است ؟
پس همان طور که مشاهده کردید ، شیعه و پیرو واقعی امامت که پرچم خدا روی زمین را در هر زمانی پذیرفته است ، از تمسک به مرجعیت و ولایت فقیه و اطاعت پذیری شانه خالی نمی کند ، زیرا اگر غیر آن را انجام دهد باید با دشمنان حزب الله که خدا و دست هدایت خدا را روی زمین خالی می دانند و از اساس آن را انکار می کنند و راه ظلم و ستم را در پیش گرفته اند هم پیمان شود !
✍علیرضا ساغندی
@tarighatezendegi