#داستان
🌏 خدا شناسی حضرت سلمان فارسی
سلمان فارسی در اواخر عمر خود گریه میکرد از او سؤال کردند: چرا گریه میکنی؟ فرمود: نتوانستم حق خدا را اداء کنم. در صورتی که یکی از شیعیان خاص رسول الله سلمان فارسی میباشد که پیغمبر فرمودند: نگوئید
سلمان فارسی بگوئید سلمان محمدی (سلمان منا اهل البیت) یعنی سلمان فارسی از ما اهل بیت میباشد.
ایمان ده درجه دارد سلمان ده درجه را داشت شخصی ناشناس باری داشت میخواست این بار را به محل دیگری ببرد. در این حین حضرت سلمان را دید به او گفت: شما میتوانید این بار را کمک من به محل دیگری ببرید؟ حضرت سلمان فرمودند: بله چقدر اجرت میدهی؟ گفت: یک درهم حضرت سلمان بار را به دوش گرفت و روانه آن محل شد در راه هر که سلمان را میدید سلام و احترام مینمود. صاحب بار تعجب کرد مگر این شخص کیست که همه به او احترام میگذارند. از شخصی پرسید: این آقا کیست؟ گفت: سلمان فارسی استاندار مدائن. فوری آمد و عذر خواهی کرد که من شما را نمی شناختم بار را بگذار خودم میبرم. حضرت سلمان فرمود: من طی کردهام این بار را به آن محل ببرم و یک درهم را از شما بگیرم و خرج امروز خود کنم و از بیت المال خرج نکنم. وقتی حضرت سلمان از دنیا رفت یک دکان داشت هم جای قضاوت بود هم خانه و هم جای خواب او.
@tarighatezendegi