محمود دولت آبادی قشنگ گفت:
آنجا یک قهوهخانه بود، اما ننشستیم به نوشیدن دوتا استکان چای، چرا؟! دنیا خراب میشد اگر دقایقی آنجا مینشستیم و نفری یک استکان چای میخوردیم؟! عجله، همیشه عجله! کدام گوری میخواستم بروم؟! من به بهانه رسیدن به زندگی، همیشه زندگی را کشتهام...
❖
✅کانال سبک زندگی👇
https://eitaa.com/joinchat/1979252750C33ed740bf9