🍀مقتضای زندگی اجتماعی بشر به حکم غریزه با ضرورت زندگى از سالهاى بسیار دور به زیست اجتماعى کشانده شده و اجتماع واقعیتى اجتناب ناپذیر شده است و در نتیجه مردم در ارتباط دائم و همیشگى با یکدیگر قرار گرفته اند. این ارتباطها با توجه به فرهنگ و اعتقاد حاکم بر جامعه ها مى تواند یه یکى از دو شکل ظهور کند: الف : جامعه اى که روحیه‌ی خود دوستى و خودخواهى فرهنگ غالب آن باشد. و در نتیجه اصل [غارت و تجاوز به حق دیگران] رابطه درونى و فرهنگ آن جامعه شده. ب : جامعه اى که روحیه‌ی نوع دوستى و انسانیت بر خودپرستى فائق آید، در آن صورت جامعه را به ایثار و گذشت و خیرخواهى دیگران وا مى دارد. 🌿گسترش و توسعه هر یک از دو فرهنگ دو نتیجه متضاد بوجود مى آورد. 🔥در فرهنگ نخست، آرامش و امنیت از بین مى رود و همه فعالیتها در جهت تخریب به کار گرفته مى شود و مشکل اساسى و غیرقابل حلى براى حکومتها ایجاد مى کند و دولت مردان را به گرفتن تصمیمات زودگذر مسکن و کنترل کننده وامى دارد و وجود یک اهرم فشار دائمى را در جامعه الزامى مى سازد. 🍏در فرهنگ دیگر اعتماد و امنیت جایگزین ترس و وحشت مى شود. وجدان و معنویت عاملى براى نگهدارى حقوق دیگران و مصونیت جامعه قرار مى گیرد. در جامعه بى نیاز مى سازد و نیروها در جهت واحدى به کار گرفته مى شوند. 🍎فرهنگ اسلام بر روش دوم مبتنى است و اصل خیرخواهى و نوع دوستى تشکیل دهنده رکن اساسى روابط اجتماعى در بین مسلمانان است و همه مسلمانان ملزم به رعایت اصل خیرخواهى در مورد دیگران هستند و حتى رابطه انسان و خدا و نیز رابطه متقابل دولت مردان و مردم هم باید به اصل [خیرخواهى] مبتنى باشد. و افرادى که [ اصل خیرخواهى] را در زندگى و ارتباط خود با خدا قانون حاکمان و دیگر افراد اجتماع مراعات نکنند به عنوان مطرودین جامعه تلقى مى شوند. دراین باره پیامبر گرامى مى فرماید : [من لایهتم بامرالمسلمین فلیس منهم و من لم یصبح و یمس ناصحا لله ولرسوله ولکتابه و لامامه ولعامه المسلمین فلیس منهم] . کسى که به امر مسلمانان اهتمام نورزداز آنان نیست . و کسى که در هر صبح و شام با اندیشه‌ی خیرخواهى براى خدا و رسول و کتاب و امامش و عموم مسلمانان به سر نبرد، از آنان نیست . 🍏حق حاکم و رعیت این رابطه در مورد حاکم و افراد جامعه به عنوان حقى تلقى مى شود و هر دو در مقابل آن مسئوولیت دارند. على [ع] در نهج البلاغه مى فرماید: [... یاایهاالناس ان لى علیکم حقا ولکم على حق فاما حقکم على فالنصیحه لکم ... واما حقى علیکم فلوفاء بالبیعه والنصیحه فى المشهد والمغیب] . مردم ! من بر شما حقى دارم و شما بر من حقى حق شما بر من نصحیت خیرخواهانه براى شماست ... و حق من بر شما، وفاء به بیعت و نصیحت و خیرخواهى در حضور و غیاب من است . 🍀خیرخواهی و نصیحت از روی دلسوزی و محبت امیرالمومنین مصرانه از اصحابش مى خواست که : با نصایح خالى از غش و سالم از ریب مرا یارى کنید! 🍀جایگاه نصیحت و ارزش خیرخواهی على[ ع] در کنار آموزش چگونگى برخورد با ناصح و اعتماد داشتن به ناصحان در این حد مى فرماید: مناصحک مشفق علیک محسن الیک ناظر فى عواقبک مستدرک فوارطک ففى طاعته رشادک و فى مخالفته فسادک . [نصیحت گر، دوست تو؛ خوبى کننده به تو؛ ناظر به پایان کار تو؛ جبران کننده از دست رفته هاى تواست . بنابراین در طاعت او رشد و در مخالفت بااو فساد تواست] . ┈••✾•🍃🌼🌸🌼🌿•✾••┈┈ @tebbe_eslame ┈••✾•🍃🌼🌸🌼🌿•✾••┈┈