«در باب شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام»
چشم در چشم پدر جگرش پاره پاره بود
آه این علی اکبر ما قطعه قطعه بود
شاهی نشست روی زمین با غمی به دوش
سیلاب اشکِ چشم روان است به روی روش
از غصه خم شده کمر شاه نینوا
ترسم حسین جان بدهد تا به خیمهها
اینک ردا و خود و زره غرق خاک و خون
اینک حسین نظارهکنِ چشمِ در سکون
فریادِ السلام و علی أول القتیل
صوت امیر کربوبلا ، شاه بی بدیل!
چشمم نمیکشد که تماشا کنم حسین!
شاهی زمین خورَد ز غم و درد؟ یاحسین!
با قامتِ خمیده و لب های تشنه اش
رو مینهد به رو پسرِ نیمه زنده اش
لب میگشاید و ز طنین حزین او
درگاه قدس میشکند چون جبین او
قلبم شکسته است و نفس ها بریده ام
چشمم که سرخ گشت ز بس خون دیده ام
دستم بگیر جان پدر اشک من مریز
پاسخ بده نفس بکش و کم دلم بریز
آن لحظه که به حال تواضع درآمدی
بنشستی و اجازهی میدان به لب زدی،
گویا که مصطفی محمد بدیده ام
جاری شد اشکهای روان از دو دیده ام
آخر صبور، رشید، شجاع و موقری
آیینهی تمام نمای پیمبری
دست و دلم نیامد علیجان ولی ببین
اذنت به جنگ دادم و بنشستی روی زین
پاسخ ندارم و نه توانی در این تن است
زینب مدام وضعیتش گریه کردن است
نفرین بر تمامی حضار تیغدست
فرقش شکافته، پر از جای تیغ،دست
بعد از تو خاک بر سر دنیا و زندگی
دنیای غارت و ستم و سرشکستگی…
دیگر حسین زور عزاداریش نشد
چند روز بعد خبر ز فداکاریش نشد
حالا خیام چشم امیدش به زینب است
زینب کنار پیکر و رگ ها، بر لب است
دیگر توان مصرع و ابیات ته کشید
فعلا میان کرب و بلا قصه سر رسید…
دانشجومعلم رشته آموزش الهیات، مرکز آموزش عالی شهید باهنر
زینب سرلک
🌐 وبسایت رسمی:
🔗
tehran.cfu.ac.ir
📱 پیامرسانها:
https://eitaa.com/tehran_cfu_ac_ir
https://ble.ir/tehran_cfu_ac_ir
https://rubika.ir/tehran_cfu_ac_ir
🌐 روابط عمومی دانشگاه فرهنگیان استان تهران
با ما در ارتباط باشید 🌱
#دانشگاه_فرهنگیان #تهران #روابط_عمومی #اطلاع_رسانی