|تاسوعا، روزی که دلم بیقرارِ علمدار است|
تاسوعا آمده است، و دل من، دوباره بیقرار نام توست، ای ابوالفضل! نامت، رمزی از عشق و فداکاری، و روزت، قصهای از ایثار و وفا. در این روز، گویی تمام آسمانها، برای غربت تو میگریند و زمین، از داغ تو، در تب و تاب است.
ای ساقی تشنهلب، تو چگونه توانستی در آن لحظههای سخت، عطش خود را فراموش کنی و به فکر لبهای تشنهی کودکان حسین باشی؟ تو چگونه توانستی دستهایت را فدای عشق کنی، و علم وفاداری را تا ابد، برافراشته نگه داری؟
در تاسوعا، دلم پر میکشد به سوی کربلا، به سوی خیمههای سوخته، به سوی نالههای زینب، و به سوی دستان بریدهی تو. دلم میخواهد در آن لحظه باشم، تا ببینم چگونه عشق تو، بر تمام دردها غلبه کرد و چگونه وفاداریات، تاریخ را شرمنده ساخت.
ای ابوالفضل، تو نه فقط یک علمدار، بلکه یک دریای عشقی، یک کوه استقامتی، و یک آسمان وفاداری. تو، اسطورهی بیهمتای غیرت و مردانگی، و الگوی بیبدیل فداکاری هستی. در این روز غمبار، دلم را با یاد تو آرام میکنم، و از تو میخواهم که در این راه سخت، یاورم باشی و دستانم را بگیری، تا من نیز، ذرهای از عشق و وفاداری تو را در زندگیام جاری کنم.
"
تاسوعا، نه فقط یک روز عزا، بلکه یک فرصت است؛ فرصتی برای تجدید پیمان با تو ای ابوالفضل! پیمانی که تا آخرین نفس، بر عهد خود بمانیم و راه تو را ادامه دهیم."
دانشجومعلم:مرضیه رستمی
پردیس زینبیه
🌐 روابط عمومی دانشگاه فرهنگیان استان تهران
https://tehran.cfu.ac.ir/
https://eitaa.com/tehran_cfu_ac_ir
https://ble.ir/tehran_cfu_ac_ir
https://rubika.ir/tehran_cfu_ac_ir