روزی که قلم هم، به ندای حسین (ع) لبیک گفت ...... وامروز روز عاشوراست ،روز تنهایی حضرت زینب (س) روزی که برادر عزیز تراز جانش را راهی میدان نبرد ومسیر آزادگی وایستادگی دربرابر باطل میکند فرارسید روزی که نفس وامید کاروان عشق و پرچم دار قافله ی بنی هاشم به میدان می رود بزرگ مردی ازتبار پیامبر ، بالبانی تشنه ، قلبی بزرگ وسرشارازایثار ، دربرابرظلم ایستاد وآزادگی اش را ماندگارخلق کرد این حضور ،یک حضورتاریخی وماندگار است چراکه از محرم سال ۶۱ هجری تاکنون هنوز زنده است ومکتب حسینی اش تابه ابد سرمشق شیعیان باقی ماندوخواهد ماند 🌱 واما قصه ی اسارت وبی کسی قافله ی عشق از غروب عاشورا به بعدتازه آغاز می شود بی کسی و تنهایی راکه می توان آن را درسوختن خیمه ها معناکرد وغروبی که شاهد تمام درد ها ورنج ها، ازخود گذشتگی ها وفداکاری ها ، در زمین داغ وسوزان کربلاست... اوخوب می فهمد حال دختری سه ساله را که درمیان ،انبوهی از خیمه های به آتش کشیده چگونه به دنبال بابای خودمی گشت تا با او وداع کند. اوخوب می فهمد که همچون زینب صبوری کردن یعنی چه ؟ یعنی درکنار ظلم وستم ظالم ایستادگی کردن وبه کوچکتر هاو امانت ۳ ساله ی حسین ، دلداری دادن که یادشان برود معجرشان سوخته ،گوشواره هایشان را بابی رحمی به غارت بردند ، تشنه اند ودگر صدای بابای مهربانشان حسین را نمی شنوند یادشان برود که درد دارند و پابرهنه اند .... بوی طعام از خانه های کوفی می آمد و وکسی ازکوفیان صدایشان رانمی شنید♥️ آری ، صبوربودن همچون زینب (س) به قدری سخت است که با تمام سختی ها و دردها وتلخی ها ی دشت کربلا وداغ جانسوز برادر مظلومش حسین ، دربرابر دشمناش به یاری برادر شتافت که فرمود هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی  آیا یاوری هست مرایاری کند ؟! ندای لبیک گفت ودربرابرشامیان ،قد علم کردو فرمود : من بجز زیبایی چیز دیگری ندیده ام ... ای کاش ماهم می توانستیم..... دنیا را از چشم این بانوی صبور ، به چشم می دیدیم و درس آزادگی را ازاو می آموختیم وبه یاری حسین لبیک میگفتیم ! لبیک یاحسین ...... نویسنده زهرابیانی دانشجو معلم پردیس زینبیه •┈••••✾•🌿☫🌿•✾•••┈• 🌐 روابط عمومی دانشگاه فرهنگیان استان تهران https://tehran.cfu.ac.ir/ https://eitaa.com/tehran_cfu_ac_ir https://ble.ir/tehran_cfu_ac_ir https://rubika.ir/tehran_cfu_ac_ir