- مستندی ازیک کتاب;اندرتفاوتهای زن ومرد:براساس آیه ۳۰سوره روم(فأقم وجهک للدین حنیفا فطرت الله التی فطرالناس علیها...)،آنچه فطرت درباره وظایف وحقوق اجتماعی افراداقتضاءدارداین است که چون همه انسانهادارای فطرت بشری هستند باید حقوق ووظایفشان مساوی باشد[نه مشابه]نه اینکه دسته ای برخوردارودسته ای محروم شوند ولی مقتضای مساواتی که به حکم عدل اجتماعی ثابت است این نیست که هرمقام اجتماعی به هرفردی ازافراد جامعه واگذارشودمثلا نمی شود کودک خردسال ویاسفیه ونادان را دراحراز یک پست باخردمند آزموده دارای حق مساوی دانست.[علامه سپس باذکر آیه ای تساوی وتشابه راتوضیح می دهد]"ولهن مثل الذی علیهن بالمعروف وللرجال علیهن درجه"ومعنای آیه همچنانکه گذشت همین است،زیراآیه شریفه درحالی که تصریح به تساوی میان زن ومرد می نمایداختلاف ایشان را[در"وللرجال علیهن درجه"]نیزامضاء میکند.وزن درخصوصیاتی مانندمغز،قلب،شریانها واعصاب و وزن از مرد عقب تراست وجسم زن بطورکلی نرمترولطیف تروجسم مرددرشت تروسخت تراست.احساسات لطیفه مانند رقت قلب،محبت،ومیل به جمال وزینت درزن بیش ازمرد ودرمقابل نیروی تعقل درمردبیش اززن وجوددارد واز اینرو زندگی زن زندگی احساسی وعاطفی وزندگی مردزندگی تعقلی است.به همین جهت اسلام دروظایف وتکالیف اجتماعی که قوامش به تعقل یااحساس است میان زن ومرد فرق گذاشته ومواردی مانندولایت وقضاوت وجنگ راکه احتیاج مبرم به تعقل(وصلابت)داردبه مرد واموری مانند پرستاری وپرورش نوباوگان وتدبیرخانه رابه زن واگذارنموده است[براساس کتاب تعددزوجات ومقام زن دراسلام استادعلامه طباطبایی-صفحات۱۸-۲۰]