🎥 تبرّکی از طرف امام/ مرور سکانسی از فیلم اسفند انتشار برای نخستین بار 🔹بسیجی خمینی، پازلی گم‌شده در سینمای جنگ. همین یک دقیقه، عصارهٔ فیلم اقباشاوی است؛ خلاصه‌ای است از آنچه «اسفند» را دوست‌داشتنی می‌کند و خاص. ماجرای سکانس ساده است؛ محسن رضایی با علی هاشمی دیداری تازه می‌کند، انگشترِ امام را به او می‌دهد، چند جملهٔ دلگرم‌کننده در گوشش زمزمه می‌کند و علی هاشمی را با یادگاریِ امام تنها می‌گذارد. 🔹️سکانس، به‌ سادگی و در آرامش برگزار می‌شود؛ اما چرا این صحنه، تاثیرگذار است و بعد از پایان فیلم، در یادمان می‌ماند؟ احتمالاً برای اینکه سالهاست چنین صحنه‌ای را در سینمای جنگ‌مان ندیده‌ایم. سالهاست که بسیجیِ خمینی، پازلی گم‌شده در سینمای جنگ بوده است. جایی هم اگر نامی از امام خمینی به میان می‌آمد، برای پاسخ‌گویی به شبهات روز و ترندهای مجازی [!] بود. اما این‌جا، خبری از هیاهو نیست. تقلایی برای اتصال به جهانِ خارجِ فیلم هم نیست. قرار است تا انسانی مجاهد را ببینیم و احوالاتش را، بدون زیاده‌روی و سانتی‌مانتالیسم. حتی موسیقی هم سهمی حداقلی و اندک دارد و سودای برانگیختن عواطف‌مان را ندارد. به‌جایش، سکوت است و هور و تنهایی علی هاشمی و چشم‌های که به یاد امام، خیس می‌شوند. 🔹️ما این اشک‌ها و این لبخندهای محجوبانه را - وقتی به آن انگشتر متبرک، چشم‌‌ می‌دوزد - باور می‌کنیم و می‌پذیریم، چرا که پشت آن نگاه‌ها، انسانی واقعی و این‌جایی را می‌بینیم./ رسانه بافتار 🔗 @www_598_ir | www.598.ir