❣️ 💢 امین روزها وقتی از اداره به من زنگ می‌زد و می‌پرسید چه می‌کنی؟ اگر می‌گفتم کاری را دارم انجام می‌دهم می‌گفت: نمی‌خواهد! بگذار کنار، وقتی آمدم با هم انجام می‌دهیم. 👈 می‌گفتم: چیزی نیست، مثلاً فقط چند تکه ظرف کوچک است. می‌گفت: خب همان را بگذار وقتی آمدم با هم می‌شوریم، مادرم همیشه بهش می‌گفت: با این بساطی که شما پیش می‌روید همسر شما حسابی تنبل می‌شود! ❤️ امین جواب می‌داد: نه حاج خانم! مگر زهرا کُلفَت من است؟ زهرا رئیس من است. به خانه که می‌آمد دست‌هایش را به علامت احترام نظامی کنار سرش می‌گرفت و می‌گفت: سلام رئیس 🌷 روایت همسرشهید امین کریمی 📚 منبع: 365 خاطره برای 365 روز، ص 56 📎 🔆دوستان‌تان را نیز مهمان کنید؛ ┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄ کانال زندگی آرام 🔷🔸💠🔸 https://eitaa.com/joinchat/1658454037C15d6944db3 ╔═ ⚘════⚘ ═╗ 🌺🍃 @zendegiaram98 👈 گروه در ایتا ╚═ ⚘════⚘ ═╝ لینک دعوت در واتساپ: https://chat.whatsapp.com/D4cxk2Sm4sDCiLjaronf24 گروه دوم واتساپ https://chat.whatsapp.com/Ixgvi7lFYln1MEgTA05S8Dr