⭕️مثال
اگر شخص تشنه ای که در بیابان است و در شرف هلاکت است، یک مرتبه به یک آب زلال برسد دیگر نیازمند نیست که عقل او حکم کند که حالا از این آب بخور برای اینکه آب برای انسان فایده دارد و جلوی خطر را می گیرد و منتظر شرع هم نیست که ببیند آیا در این حال و این خصوصیت به او اجازه آب خوردن داده یا نداده است؟ این آدم تشنه قبل از تمام اینها خودش را می اندازد روی آب و چطور هم خودش را می اندازد این را میگویند حکم فطری، یعنی برای شخص تشنه در این حال طلب کردن آب یک حکم ذاتی و وجدانی است که از حاق سرشت او و فطرت او سرچشمه گرفته است؛ حالا می خواهد عقل اجازه بدهد یا ندهد، می خواهد شرع بگوید یا نگوید این حکم فطری را ادراک می کند.
البته در همین موردی که مثال زده شد شرع و عقل . هم بر طبق این فطرت در مرحله بعد حکمی دارند؛ یعنی از مرحله فطرت که گذشته، حالا عقل این شخصی که خودش را تشنه می بیند حکم می کند که باید آب بخورد و شرع هم می گوید باید آب بخورد.
#کتابشرحفقراتیازدعایافتتاح