آقای محمد زمانی قلعه هنگامی که در آن دنیا بوده اند نه تنها از اسرار و نهانیات زندگی برخی دوستان و آشنایان مطلع میشوند بلکه در آنجا ذهنیات خوب و بد ایشان را نیز کاملا دریافته و نیات و تجسمات ذهنی آنها را نیز به وضوح می فهمیدند.
بنابراین هنگامی که به این عالم بازگشتند پس از بهبودی و طی دورات نقاهت تصمیم گرفتند به سراغ افرادی بروند که در آن دیا خلوتشان را مشاهده کرده و از کارهای ناشایستی که قصد انجامش را داشتند بازدارد و ایشان را با نصیحت یا روش های دیگر از گناه و فعل بدی که داشتند منصرف کند.
اما متاسفانه ترس و وحشت افراد از اینکه آقای زمانی از آن نیت و یا کار پنهانشان اطلاع دارد و واکنش های ایشان به حدی نامناسب بود که نهایتا آقای زمانی برای همیشه تصمیم گرفتند دیگر در اینگونه مواردی که از نهانیات افراد مطلع شده اند ، چیزی ابراز نکنند و به کتمان دانسته هایشان از افراد بپردازند.
البته این در مورد افعال و افکار اطرافیانشان تا سال 1355 بوده است. اما درباره ی بعد از آن تاریخ (بعد از تصادف) چیزی به خاطر ندارند و ابراز می کنند که در حال حاضر از نهان افکار و افراد هبچ چیز نمی دانند.