✍️
#داستان
🔹عاشق دلباخته حضرت
#امام_حسین علیه السلام 👈یکی از شهدای نازنین کربلا پیرمردی است که هر چند نام و شهرتی از او در تاریخ نقل نشده، عشق بازی زیبایی با اباعبدالله الحسین علیهالسلام دارد
یکی از تجار کوفه نقل میکند: با پدرم برای تجارت از کوفه به شهرهای دیگر مسافرت میکردیم، به یک کاروانسرای عراقی که میرسیدیم، پیرمردی را آنجا میدیدیم که زیر سایهبانی نشسته؛ هر کاروانی که از راه میرسد، بلند میشود، نزدیک رفته و خوب کاروان را بررسی میکند و بعد ناامید برمیگردد و زیر سایه استراحت میکند.
یک بار پدرم جلو رفت و پرسید: پدرجان اینجا در این بیابان بدون خانه و زندگی و کار دنبال چه میگردی؟
گفت: «وقتی جوان بودم خدمت آقا رسول الله صلی اللهعلیه وآله بودم که امام حسین علیهالسلام، که آن زمان کودکی بود، وارد شد.
بلافاصله رسول خدا صلی اللهعلیه وآله برخاست و او را در بغل گرفت و روی پاهای خودش نشاند و با حالت گریه فرمود: این حسین من روزی در سرزمینی به نام کربلا تنها و غریب میماند. هر کدام از شما آن روز به فریادش برسید و یاریش کنید، فردای قیامت با من محشور خواهید شد.
سالها از این قضیه گذشت تا چند وقت پیش که من از اینجا رد شدم و فهمیدم نام این سرزمین کربلا است. تا نام این سرزمین را شنیدم، یاد کلام رسول الله صلی اللهعلیه وآله افتادم،
از ابی عبدالله علیهالسلام سراغ گرفتم. گفتند از مکه به سمت کوفه حرکت کرده.
فهمیدم پیشبینی حضرت در حال اتفاق است. اینجا ماندم و به انتظار نشستم تا وقتی امام حسین علیهالسلام وارد سرزمین کربلا میشوند، اولین کسی باشم که به یاری پسر رسول خدا صلی اللهعلیه وآله میروم.»
ما برگشتیم به کوفه. بعد از حادثه عاشورا پدرم گفت: «برویم ببینیم برای این پیرمرد چه اتفاقی افتاده.»
به کربلا رفتیم و دیدیم کمی پایین تر از پیکر مطهر امام حسین علیهالسلام در خون خودش غلتیده و به شهادت رسیده است.
📕موسوعة الامام الحسین علیهالسلام، ج١٥، ص١٨٤.
#محرم
#امام_حسین
#امام_زمان
🌺
@hal_khosh 🌸